از همان کودکی همه جاده ها سربوک را به سمت موسیقی می بردند ، گام های روشنی با پروژه تلویزیونی “X-Factor” آغاز شد ، پروژه “Voice” اوکراین قدم های او را تقویت کرد ، گام بعدی نمایندگی ارمنستان در ” مسابقه بین المللی یوروویژن ». البته مسیری طولانی و دشوار بین پروژه ها وجود داشت.
Tert.am زندگی:با سربوک در مورد راهی که رفته ، ناامیدی ها و مبارزه صحبت کرده است.
“برای من نوازنده بودن قوی ترین حرفه است. پدرم می خواست من وکیل شوم ، اما همه راه صنعت موسیقی است. در طول مسیر ، فهمیدم که کار هنر انسان ماندن است. وی گفت: “بسیاری از مردم ارزش های انسانی خود را از دست می دهند ، شما می فهمید که دوست داشتن در این زمینه بسیار دشوار است ، اگر در این زمینه دوستان منحصر به فردی پیدا کنید ، آنها دائمی هستند.”
به گفته سربوک ، حضور در تجارت نمایشی باعث بالغ شدن فرد می شود ، زیرا مشکلات و ناامیدی های زیادی وجود دارد. وی خاطرنشان کرد که در جریان مشارکت در پروژه “Voice” اوکراین ، واکنش های دلگرم کننده زیادی وجود داشته است ، و هنگامی که او نماینده ارمنستان در “یوروویژن” بود ، با ناامیدی روبرو شد. این واقعیت که او در جریان مسابقه آواز یوروویژن به فینال نرسید ، تأثیر زیادی بر او گذاشت.
“خیلی به من خیانت شده ، ضربات زیادی از طرف افراد مختلف و همچنین از طرف تماشاگران دریافت کرده ام. چنین کلمه ای وجود دارد: پیروزی متعلق به همه است ، شکست متعلق به یکی است. ” من آن را با تمام سلولهای پوستم احساس کردم. در کشور ما آنها به زودی خوبی های این هنرمند را فراموش می کنند ، آنها فقط بدی را یاد می گیرند که تازه تر است. بعد از “یوروویژن” دوستان زیادی را از دست دادم ، فهمیدم که وقتی موفق شدم آنها کنارم بودند ، من را دوست داشتند. صربوک ، پدر خود را قبل از شرکت در “گفت:” رفتن به صحنه دشوار است وقتی والدین خود را از دست دهید ، اما هیچ کس اهمیتی نمی دهد ، به جز خانواده ، اقوام ، شما فقط یک خواننده هستید ، شما وظیفه خود را انجام می دهید. ” یوروویژن ».
به گفته این خواننده ، بعد از از دست دادن پدرش ، احساسات روانی و تنش روی تارهای صوتی تأثیر گذاشت ، قبل از اجرای در “یوروویژن” او با مشكلاتی روبرو شد ، به همین دلیل خوانندگی ممنوع شد.
“دکتر گفت من نمی توانم آواز بخوانم. او می خواست دارو را روی رگ تارهای صوتی من بگذارد. اما به نظر نمی رسید صدای درونی ام مرا ترک کند ، زیرا دارو می تواند خطرناک تر باشد. معلم آواز همچنین گفت که این کار خطرناک است ، نباید انجام شود. این خواننده گفت: “در طول تمرین ، دکتر در سالن نشسته بود. وقتی من آواز خواندم ، او حیرت زده شد ، زیرا باور نمی کرد که من در آن شرایط می توانم آواز بخوانم.”
سربوک شرکت در پروژه “صدای اوکراین” را بهترین دوره شغلی خود می داند. “در آنجا برای هنرمند احترام قائل بودند. برای اولین بار در زندگی ام احساس کردم که چطور به این هنرمند ارزشی می دهند. وی گفت: “پیشنهاداتی برای اقامت در آنجا وجود داشت ، اما من ترجیح دادم پیشنهاد ارمنستان را بپذیرم. علاوه بر این ، دلم برای کشورم تنگ شده بود. در واقع ، پشیمان نبودم ، زیرا با گذر از همه این موارد ، من بسیار قدرتمند شدم.”
خواننده در مورد نگرش جامعه ارمنستان گفت که برای او دشوار است زندگی شخصی و حرفه خود را در اینجا ترکیب کند … “جامعه اغلب هنرمند صحنه و فرد را گیج می کند. جدا کردن آن خصوصاً برای مردان دشوار است. به نظر آنها می رسد که اگر حرکات آتشین را روی صحنه انجام می دهید ، روپوش روپوش می پوشید ، در زندگی مانند خیابان می روید ، در زندگی واقعی نیز چنین حرکاتی انجام می دهید. و بسیار دشوار است که به یک شخص توضیح دهید که شما یک فرد معمولی هستید ، می خواهید در گوشه خود یک دختر آرام و باهوش باشید. این امر مانع از برقراری روابط سالم با مردم می شود. “
سربوک گفت که نگرش مردان او را دقیق تر کرده است ، ساختن زندگی شخصی برای او بسیار دشوار است. “من الان زندگی شخصی ندارم ، ایجاد روابط در زمینه ما در یک زمینه صمیمانه بسیار دشوار است. من سعی می کنم خلق نکنم ، اختراع نکنم ، بلکه شخص را با قدم هایش بشناسم و بپذیرم. اگر درک کنم که آینده ای با این فرد وجود ندارد ، با او ارتباط برقرار نخواهم کرد. این خواننده گفت: خانواده برای من در اولویت است ، اگر خانواده تشکیل می دهم باید بر اساس روابط سالم باشد.
با وجود دشواری ها ، صربوک ایمان افرادی را ایجاد می کند که پس از نمایش تلویزیونی “X-Factor” او را “الهام” می کنند. “شما بیشتر از عشق این افراد الهام می گیرید ، در برابر آنها پر از مسئولیت هستید. من در حال حاضر مشغول کار روی دوئت هستم ، این در آینده نزدیک آماده خواهد شد. من آهنگ های نویسنده هم دارم. من آهنگ هایم را تبلیغ نمی کنم ، فقط آنها را در YouTube می گذارم و از روند کار لذت می برم. من می دانم که عشق زیادی در آنها وجود دارد ، این عشق روزی به من باز خواهد گشت. “
گوهر پطروسیان