هراچ مرادیان گوینده چند روز پیش پدر شد. زن ، آناشن ، به او یک دختر داد. مجری 37 ساله در مورد دخترش با بیشترین لطافت صحبت می کند. او می گوید همه چیز مربوط به او بسیار ظریف است.
هراچ اولین مصاحبه را پس از تولد کودک به عهده گرفت Tert.am Life:به. وقتی صبح با دخترش برای پیاده روی رفت با میزبان صحبت کردیم. او متوجه شد که اکنون مدیر برنامه او میا 1 هفته ای است.
هراچ گفت که در هنگام تولد دخترش بر ترس بزرگی از مسئولیت غلبه کرد ، مانند آنچه در 37 سال زندگی خود هرگز احساس نکرده بود.
“شما درک می کنید که مسئول زندگی کسی هستید. هرچقدر هم عجیب به نظر برسد ، دخترم همه چیز را تصمیم گرفت پدر جدید می گوید: “او دیر به دنیا آمد ، خودش زمان را مدیریت می کند و هیچ چیز را در نظر نمی گیرد.” – آنچه من الان می گویم ، فقط افراد بسیار نزدیک می دانند. در آخرین دقایق تولد ، آنها تصمیم به سزارین گرفتند. زن غافلگیر شد ، من از نظر روانی با او کار می کردم تا برایش آسان باشد. من با او در اتاق عمل بودم. بند ناف دخترم را قطع کردم. احساسی وصف ناشدنی است من به شدت از خون می ترسم ، نمی ترسم ، اما بیهوش هستم. دوستان ما می گفتند این یک سنت بسیار دلپذیر است ، وقتی خودتان بند ناف را می برید ، من نمی توانم توضیح دهم که من فقط می توانم از خون بیهوش شوم و قهرمان یوتیوب شوم ، زیرا همسرم مانند یک قهرمان جنگید و من بیهوش شد زن در مورد ترس من به پزشک هشدار داده بود ، اما وقتی دکتر پرسید که آیا می خواهم بند ناف دخترم را ببرم ، نیروی عظیمی روی من آمد. احساس می کردم چیزی از زندگی قبلی ام باقی نمانده است ، اما این کار را کردم. “
مجری برنامه گفت که مرحله دوم این تجربه دلپذیر در مرحله بعدی آغاز شد ، زمانی که نوزاد تازه متولد شده به مدت 3 ساعت تحت مراقبت خود قرار گرفت.
“آنها مادر را بردند ، کودک را 3 ساعت نزد من گذاشتند. هیچ ایده ای نداشتم که قرار است چه کار کنم. این زن در مورد مراقبت از کودک ادبیات زیادی خوانده است ، او بسیار مطلع است ، برای این کار آماده بود ، اما در اولین ساعات زندگی میا در مراقبت من باقی ماند. مراقب پاهای بریده شده از دنیا بودم. پرستاری که برای اولین بار دخترم را با آن حمام کردم همراه من بود. من نمی دانم در ارمنستان چطور است ، ممکن است برخی از چیزها متفاوت باشد ، آنها به من گفتند ، باید انعطاف پذیری خود را در دهان کودک بگذارید ، زیرا او می خواهد پوست انسان را احساس کند. وی با یادآوری این که این اولین ملاقات آنها بود ، گفت: “من نفهمیدم خوشحال خواهم شد یا مسئولیت آن لحظه را متوجه می شوم.”
هراچ متوجه شد که تولد یک کودک تعدادی از تعهدات دلپذیر را به همراه دارد که باید برای آنها آماده بود.
“یک چیزی که من فهمیدم این است که همه زوج هایی که با هم مبارزه می کنند ، همه زوج هایی که شک دارند ، باید بدانند که این یک آزمایش بسیار جدی برای این رابطه است. یا قوی تر می شوند یا ممکن است مشکلاتی داشته باشند. ما باید آگاهانه به این موضوع نزدیک شویم. تصمیم گرفتیم 3 سال پس از زندگی مشترک صاحب فرزند شویم. هراچ گفت: “کودک فقط برای بچه دار شدن نیست.”
“من در مسائل شخصی بسیار خویشتن دار بودم ، لازم نمی دانستم در مورد آن صحبت کنم ، اما اکنون که ما در مسیر سختی ، اما مسئولیت دلپذیر قرار داریم ، می خواهم آن را با افرادی که ممکن است از طریق آنها عبور کنند ، به اشتراک بگذارم. همان مسیر ، آن را داشته باشید. هرچقدر هم که سخت باشد ، در عین حال لذت بزرگی است ، حتی گریه کودک خوشایند است. معلوم شد که نه من و نه مادر آناشه با ما نبوده اند. این یک آزمایش خانوادگی بود ، زیرا بسیاری از جزئیات وجود دارد که ما آنها را درک نکرده ایم ، برای ما جدید بود ، اما ما از همه چیز با افتخار عبور می کنیم ، از مسائل کوچک شروع می کنیم: حمام کردن کودک ، تنظیم شیفت ، خوابیدن ، نشستن در کنار کودک او گفت: “میا رابطه بین مادر و پدر را قوی تر کرده است.” و با افتخار اشاره کرد که او به خوبی به همه مسائل رسیدگی می کند ، نمی تواند به تنهایی به نوزاد غذا دهد ، زیرا به او غذای مصنوعی نمی دهند.
مجری به یاد می آورد که پس از “پنجره های نیمه باز” اغلب به او می گفتند که این پسر هرگز ازدواج نمی کند ، علاوه بر این ، او فرزندی نخواهد داشت ، اما برعکس ، او تمایل بیشتری برای ایجاد یک خانواده قوی داشت “من همیشه می بینم که لیوان نیمه پر است. شما باید خانواده تشکیل دهید و بچه دار شوید. این نسل جامعه ای سالم خواهد بود ، زیرا این دلیل آینده ما است. فردا فرزندان ما کشور ما را اداره خواهند کرد ، برای موفقیت و توسعه حوزه های مختلف. “
هراچ متوجه شد که اکنون او رابطه خود را با دخترش ایجاد می کند “من با او صحبت می کنم. در طول این پیاده روی است که یک ارتباط نامحسوس بین ما وجود دارد ، که نه تنها توسط من ، بلکه توسط او نیز احساس می شود. مطمئنم که بین او و مادرش همینطور است. “ما به جز من و مادرم کسی را ندیده ایم ، بسیار مراقب هستیم ، به ویژه به دلیل وضعیت کروناویروس.”
به گفته هراچ ، از این سن او سعی می کند دخترش را به عنوان یک کودک مستقل بزرگ کند ، گاهی اوقات در مورد مسائل مربوط به مراقبت با همسرش بحث می کنند ، نه به او آموزش می دهند “من می گویم که او باید مستقل باشد ، آناشن می گوید شما می خواهید فوراً دانشگاهی شوید.) بله ، من ناراحت نیستم ، من می خواهم یک دختر به تنهایی بزرگ شود.”
هراچ با اشاره به انتخاب نام نوزاد ، میا ، متوجه شد که آنها دو نسخه از نام دارند ، آنها برای نسخه سوم از پیروان او درخواست کردند. آنها حدود 5400 پیشنهاد در اینستاگرام و 7800 پیشنهاد در فیس بوک دریافت کردند.
“ما تصمیم گرفتیم وقتی او را می بینیم انتخاب نهایی را انجام دهیم. این تنها یکی از دو نسخه ما بود ، در پیشنهادات بسیار رایج بود (خواننده سیلوا هاکوبیان آن نسخه ، نویسنده را پیشنهاد کرد). هراچ گفت: “یک روز پس از تولد او ، ما نام را انتخاب کردیم و در نسخه میا متوقف شد.”
مجری در مورد پرورش دخترش در ایالات متحده ، گفت که در آینده این دختر به مدرسه ارمنی خواهد رفت و حامل فرهنگ ارمنی خواهد بود. به گفته وی ، آنها در دیاسپورا بیشتر با ارمنستان ارتباط دارند.