گفتگوی ما معاون سابق NA ، بازیگر آرتور مانوکیان است
نیکول پاشینیان در جلسه دولت اعلام کرد که دولت قصد دارد سی امین سالگرد استقلال را با رویدادهای بزرگ و رنگارنگ جشن بگیرد. آیا باید تعطیلات امسال با چنین شکوهی جشن گرفته می شد؟ آیا اینجا اصلا مشکلی وجود دارد؟
البته این یک سوال دشوار است ، زیرا ما می توانیم از زوایای مختلف به مسئله نگاه کنیم. یکی این است که ما باختیم ، باید عزاداری کنیم و در آن عزاداری ادامه دهیم ، و دوم این که باید پشت پا زدن را شروع کنیم. اکنون این دو دیدگاه با هم در تضاد هستند. بارها برای من اتفاق افتاده است که دل شادی ندارم ، اما دوستانی بودند که من را متقاعد کردند و گفتند ، بیا ، از آن وضعیت خارج می شوی. خیلی اوقات اتفاق افتاده است که من مجبور شده ام وارد منطقه ای ناسازگار شوم ، بنابراین وضعیت روحی من واقعاً تغییر کرده است ، زیرا زندگی ادامه دارد. اکنون این دو دیدگاه وجود دارد. ما می توانیم از هر دو دیدگاه انتقاد کنیم ، در نهایت می توانیم برای لحظه ای متوجه شویم که به توافق نیاز داریم ، نه اینکه با همه چیز تند و خصمانه رفتار کنیم. بله ، ما می توانیم فکر کنیم درست است یا غلط ، شاید درست باشد ، شاید اشتباه باشد. 22 سپتامبر درست یا غلط بودن آن را نشان می دهد. بله ، ما می توانیم در تلخی این شکست بمانیم ، از آن تلخی خارج نشویم ، اما این چه چیزی خواهد داد؟ بگذارید بنشینیم و بفهمیم ، اگر تلخی ما می تواند برای ما مفید باشد ، نیازی به جشن گرفتن نیست.
بسیاری می گویند بله ، باید سی امین سالگرد استقلال را جشن گرفت ، اما نه در چنین مقیاس وسیع و رنگارنگی ، زیرا کمتر از یک سال از قربانیان جنگ می گذرد.
من پیام نخست وزیر را به این شکل درک می کنم که این روز استقلال است ، ما باید فارغ از همه چیز نسبت به روز استقلال ارمنستان نگرش مطلق داشته باشیم. من صادقانه درک می کنم که مردم قلب ندارند ، من قلب ندارم ، اما چه داشته باشیم چه نداشته باشیم ، باید روز استقلال را جشن بگیریم. این یک مقدار مطلق است. این ارزشی نیست که بتوانید خرج کنید. این باید به عنوان یک تعطیلات تلقی شود و به عنوان یک تعطیلات مطلق پذیرفته شود. این ستون فقرات است که هر دولتی روی آن ساخته شده است. البته دیدگاه دیگری نیز وجود دارد ، اما نباید با یکدیگر با دشمنی رفتار کرد. این انتقاد نیست ، این دشمنی است که به هیچ جا نمی انجامد. در جامعه ما هنوز گفتگو امکان پذیر نیست ، ما فقط گل خصمانه به سوی یکدیگر پرتاب می کنیم و این پایان آن است که هیچ کس از آن سود نمی برد.
آیا جامعه ما از استقلال آگاه است؟
امروز در تجربه بازی در نقش هنرمندی بودم که فکر می کند آزاد است. ما امروز مدتها با کارگردان درباره مفهوم آزادی صحبت کردیم. منطقی است که در هر لحظه استقلال را دوباره تعریف کنیم ، در آن فکر فرو برویم ، و از آن امرار معاش کنیم. همه چیز با استقلال شروع می شود ، هر روز باشد ، چه پیروزی باشد ، چه غرور. در دوران اتحاد جماهیر شوروی ، این کشور در زمینه علم و هنر موفقیت داشت ، اما من فقط به دلیل عدم استقلال این موفقیت ها با احتیاط برخورد کردم. آیا این موفقیتها اکنون متعلق به ماست یا شیوه زندگی توسط برخی از کشورهایی که ما در آنها موفق شده ایم اجبار شده است؟ تنها پس از استقلال من موفقیت ها و شکست های خود را از آن خود می دانم. اونجا مال توئه شکست از آن ماست ، پیروزی از آن ماست ، پیروزی های دیگر از آن ما خواهد بود. فقط با استقلال زندگی کامل خود را می گذرانید. باید هر روز متوجه این موضوع شوید. تکرار می کنم ، روز استقلال یک ارزش مطلق است ، چه دل داشته باشید و چه نداشته باشید.