گفتگوی ما هاکوب چاکریان ترک شناس است
اردوغان اظهار داشت که نیکول پاشینیان از طریق نخست وزیر گرجستان به وی پیشنهاد ملاقات داده است. وی افزود که ارمنستان باید در این زمینه گام های مثبتی بردارد و ابراز امیدواری کرد که با افتتاح “کریدور زنگزور” مشکلات روابط ارمنستان و آذربایجان برطرف شود. سخنگوی نخست وزیر در واقع آن را تکذیب نکرد و خاطرنشان کرد که پاشینیان در تمام تماس های بین المللی خود نماینده است.که: چشم انداز گشایش دوره توسعه صلح آمیز برای ارمنستان و منطقه. به این جملات چه امتیازی می دهید؟
اگر اردوغان سیگنال های مثبتی ارسال کند ، این سیگنال ها به باز شدن مرزها اشاره می کند ، نخست وزیر باید توجه داشته باشد که ارمنستان قبل از واکنش مرزها را به روی ترکیه نبسته است. این مرز در مارس 1993 توسط ترکها بسته شد. آنها در سال 1991 تعطیل نشدند زیرا امیدوار بودند آذربایجان در جنگ پیروز شود. با احساس اینکه آذربایجان در جنگ اول ارسبیا شکست می خورد ، مرزهای خود را با ارمنستان بست. در همان سال ، Bulent E و نخست وزیر سابق ترکیه در مجلس بزرگ ملی ترکیه اعلام کرد که ارمنستان باید مگری را به جای کریدور لاچین به آذربایجان واگذار کند. ترکها می خواستند از نخجوان از طریق مغری با آذربایجان ارتباط مستقیم برقرار کنند. این یک طرح ژئوپلیتیک بود که بر اساس آن آذربایجان باید به عنوان سکوی پرش نفوذ به آسیای مرکزی عمل می کرد. توانمندی های اقتصادی کنونی ترکیه الزامات این وظایف را برآورده نمی کند ، اما تسلیم نمی شود.
رهبر ارمنستان قبل از پاسخ به سیگنال های به اصطلاح مثبت اردوغان ، ابتدا باید بیانیه خود را در جنگ 44 روزه در نظر بگیرد. او گفت که ترکیه در آن جنگ شرکت کرد تا کار ناتمام ترکهای جوان در سال 1915 را به پایان برساند. به معنای نابودی ارامنه است. در حال حاضر غیرقابل قبول است که حتی سیگنال های چنین فردی را مثبت نامید. بدون ذکر مشارکت آنها در جنگ ، آوردن تروریست های مزدور به منطقه ، همکاری با پوتین ، تسلیح آذربایجان. اکنون نمی فهمم چرا او از طریق نخست وزیر گرجستان به اردوغان خطاب کرد. موضوع چیست؟ آنها مرز را بسته اند ، بگذارید آنها نیز باز شوند. به هر حال ، ما به زندگی در مرزهای بسته عادت کرده ایم.
معلوم می شود که ارمنستان ابتکار عمل را بر عهده گرفته است.
این حتی وحشتناک تر است. ترکها مرز را بستند و از سیاست خصمانه خود دست برنداشتند. از سوی دیگر ، کنار گذاشتن روابط دیپلماتیک با همسایگان فوری یا ایجاد پیش شرط هایی برای ایجاد آنها ، از نظر حقوق بین الملل مظهر بارز خصومت است و ترکیه نیز از این سیاست چشم پوشی نکرده است. من فکر می کنم که اگر ترکیه به پاسخ پاشینیان پاسخ دهد ، اردوغان پیش شرط های جدیدی را قبل از آن تعیین می کند. او قبلاً اولین سیگنال را داده است ، هنگامی که یک روز قبل از سالگرد نبرد منازکرت ، در 25 آگوست ، در دیدار با سفرا ، نه تنها آمادگی خود را اعلام نکرد ، بلکه در مورد به رسمیت شناختن تمامیت ارضی ، حاکمیت و پیمان کارس ارمنستان هرگز حاکمیت ترکیه را نقض نکرده و تمامیت ارضی آن را زیر سوال نبرد. اردوغان این را به خوبی می داند. در این صورت ، چرا او این را می گوید ، زیرا باید پیش شرط های جدیدی را تعیین کند؟ ترکیه روند تشخیص بین المللی نسل کشی ارامنه را دست اندازی به تمامیت ارضی ترکیه می داند و معتقد است که هدف ارمنیان به رسمیت شناختن نسل کشی نیست ، بلکه سرزمین های آناتولی شرقی است. سرزمین های آناتولی آناتولی از زمان استرابون ، قرن 4 قبل از میلاد ، ارتفاعات ارمنی محسوب می شده اند. حتی اگر ما جاه طلبی هایی داریم ، نباید آن را تجاوز تلقی کرد ، زیرا هیچ یک از رهبران ارمنستان تا به حال در مورد ارمنستان غربی صحبت نکرده اند ، آنها نگفته اند که سرزمین ما است یا ما. اردوغان پیش شرط های جدیدی را تعیین خواهد کرد ، به همین دلیل است که او درباره توافقنامه کارس صحبت می کند. مرز کنونی بر اساس قرارداد کارس عمل می کند ، چرا دوباره درباره آن توافق صحبت می شود؟ بنابراین اهداف دیگری را دنبال می کند.
آیا توجه کرده اید که اردوغان این را قبل از دیدار با پوتین گفته است؟
بله ، ماریا زاخارووا اظهار داشت که روسیه می تواند میانجیگری ارمنستان و ترکیه را میانجیگری کند. به عبارت دیگر ، ترکیه می خواهد مشکلات خود را از طریق پوتین حل کند.
آیا همه پیشنهادات نیکول پاشینیان خطاب به اردوغان ، مظاهر ابتکار عمل ، نتیجه نخواهد داد؟
این در مورد نتیجه نیست ، بلکه این واقعیت است که پوتین در واقع به زبان نیکول پاشینیان صحبت می کند. به عبارت دیگر ، اگر اردوغان از پوتین بخواهد این مسائل را حل کند ، چانه زنی سیاسی صورت می گیرد ، اردوغان به چیزی اعتراف می کند و پوتین به جای آن دستور اردوغان را اجرا می کند. من می ترسم که در پس زمینه این بیانیه های تمامیت ارضی ، پاشینیان گامی اشتباه بردارد ، ما دستاوردهای به رسمیت شناختن بین المللی نسل کشی ارامنه را از دست خواهیم داد. رهبران ترکیه بارها و بارها به صراحت اعلام کرده اند که وظیفه ارمنی ها به رسمیت شناختن نسل کشی نیست ، بلکه پس گرفتن سرزمین های ارمنستان غربی است. به همین دلیل است که چاووشو لو می گوید که ارامنه چشم به سرزمین های ما دارند. آنها رفتند ، نیمی از سوریه را اشغال کردند ، فرماندارانی در شهرهای اشغالی منصوب کردند ، دادگاه هایی ایجاد کردند ، لیرهای ترکیه را به گردش درآوردند ، دانشکده های دانشگاه آنتاپ را باز کردند ، یعنی سرزمین های اشغالی را به طور کامل تصاحب کردند و همچنان با بی شرمی می گویند که ارامنه دارای یک به سرزمین دیگران توجه کنید.: