“تصویر من برای من عزیز است. پدر و مادرم نیز مدتی مهاجرت کردند، و این روی من تأثیر منفی داشت». “روملا سرکیسیان” – اخبار ارمنستان

198


مجموعه تلویزیونی «هر سال در بهار» از شبکه تلویزیونی ارمنستان پخش شده است که نقش قهرمان اصلی آن را بازیگر جوان “روملا سرکیسیان” بازی می کند. دومی اولین گام های خود را با کارگردانی، “النا ارشکیان”، تهیه کننده در مجموعه تلویزیونی «اختمار» برداشته است که در 2 سال اخیر سومین نقش اول را دریافت می کند.

Tert.am Life:با “روملا” در مورد تصویر جدید و موفقیت کاری صحبت کرد.

“روملا” به یاد آورد که چنین موفقیتی در آن زمان برای او غیرمنتظره بود. «وقتی در انتخاب بازیگران «اختمار» شرکت کردم، حتی باورم نمی شد که از آن عبور کنم. من برای نقش دیگری به بازیگری رفتم، اما با توجه به شرایط مشخص شد که من قهرمان قهرمان را مجسم کردم. خواب دیدم اینطور می شود. وی با بیان اینکه متوجه شدم رویاها به حقیقت می پیوندند، گفت: در هر صورت اگر تصویری به او پیشنهاد شود که دوستش داشته باشد اما تصویر اصلی نباشد، آن را مجسم می کند.

او گفت: البته فکر می‌کنم از بازی در نقش اول خیلی خوشحالم، اما برای من مهم‌تر این است که شخصیت را دوست داشته باشم تا بتوانم آن را به درستی تجسم کنم.

“روملا” خاطرنشان کرد که هر بار مسئولیت در برابر بینندگان افزایش می یابد. «مهم نیست در آینده فیلمبرداری شوم یا نه، مهم نیست، برای من الزام آور است. سعی می کنم روی خودم کار کنم تا بینندگان را خسته نکنم، عشق آنها را داشته باشم. بهترین در حوزه ما عشق به مخاطب است، بیننده، زیرا در نهایت ما برای آنها کار می کنیم.

این بازیگر همیشه نقش قهرمانان خوبی را بازی کرده است، اما با کمال میل نقش منفی را بازی خواهد کرد. کارگردان ها و تهیه کنندگان من را به چنین شخصیت هایی نزدیک تر می دانند، اما همه چیز در پیش است! بازی در نقش منفی برای من به عنوان بازیگر جذاب خواهد بود، چون با نوع دیگری از آدم ها آشنا می شوی، وارد دنیای درونی دیگری می شوی. من فکر می‌کنم برای بازیگر مهم نیست که تصویر منفی باشد یا مثبت، ارائه درست آن.»

“روملا” با اشاره به قهرمان خود در پروژه “هر سال در بهار” گفت که به او بسیار نزدیک است، زیرا خانواده اش زمانی با مهاجرت مواجه شده بودند.

“قهرمان من بسیار انسانی است، او در هیچ مورد ناامید نمی شود. چه قربانی تاریخ باشد، صبورانه و سرشار از عشق منتظر است. این شخصیت نزدیک ترین شخصیتی است که تا به حال به او بازی کرده ام، زیرا با وضعیت روحی او آشنا بودم. پدر و مادرم هم مهاجرت کردند. وی با بیان اینکه مدتی است تنها زندگی می کنیم، احساسات به من نزدیکتر شده است، گفت: 3-4 سال است که این اتفاق ادامه دارد اما با وقفه. – من به اندازه قهرمانم کوچک نبودم، اما در هر صورت کوچک بودم. البته روی من تأثیر منفی داشت، چون امکان ندارد چه کسی در کنار شما باشد – پدربزرگ، مادربزرگ، خاله، عمو، همه چیز یکسان است، نبود پدر و مادر اثر بزرگی می گذارد.»



Source link