پایان استعمار نو و تولد ارمنستان مستقل

138


در سال 1991، کشور مستقل ارمنستان احیا شد. از منظر حقوق بین الملل، به معنای تولد دوباره جمهوری اول با همه پیامدهای حقوقی و سیاسی بود.

این سیستم چکیست فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (در واقع به امپراتوری روسیه تغییر نام داد) که با بهره گیری از حسن نیت غرب، به طور کامل از هم نپاشد و قدرت سازماندهی مجدد را پیدا کرد.

بله، نظام چکیست روسیه هیچ برنامه ای برای تسلیم شدن در برابر همه چیز نداشت، قصد داشت امپراتوری را به هر قیمتی احیا کند.

متأسفانه موفق شدند. پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی، ساختاری به نام CIS ایجاد شد که با استعمار نو کشورهای پس از شوروی (به جز سه کشور بالتیک) آغاز شد.

نظام چکیستی موفق شد عوامل خود را به رهبران جنبش‌های استقلال‌طلبی که در همه کشورهای فضای پس از فروپاشی شوروی آغاز شده بود، معرفی کند و به جای دولت‌های ملی، در آن کشورها حکومت‌های استعماری نو تعیین کند.

در ارمنستان، این روند عمیق‌ترین ریشه‌ها را گرفت و یک سیستم نیمه استعماری باثبات ایجاد کرد که توسط مسکو کنترل می‌شد، اهرم‌های آن به الیگارشی جنایی و فساد سیستمی تبدیل شد.

هر دولت بعدی، به دستور مسکو، وابستگی استعماری ارمنستان را عمیق تر کرد و هدف آن تبدیل ارمنستان به بستری برای بازگرداندن نفوذ کامل روسیه در قفقاز جنوبی بود.

قیمت آن طبیعتاً باید آرتساخ و حاکمیت ارمنستان می بود.

اتفاقاً انقلاب مخملی بدون خشونت نیز مرحله بعدی آن برنامه بود.

برای اجرای این برنامه “هیولا”، قبل از هر چیز لازم بود که ارمنیان ارمنستان را از نظر ایدئولوژیک در حوزه استعماری روسیه نگه دارند، اجازه ندهند جمهوری ارمنستان اشغال شود و به سالهای 1918-1920 بازگردد. روند حقوقی – سیاسی آغاز شد.

و به منظور دور نگه داشتن مردم از راه حل های طبیعی و منطقی برای جانشینی قانونی جمهوری اول، در چارچوب آن، برای استقرار مجدد آرتساخ به عنوان بخشی از ارمنستان، نظام چکیست از طریق عوامل ارمنی خود، این امر را ترویج کرد. – به نام “جمهوری سوم” و “آرتشاخ مستقل” ساختگی و دروغین، ایده های ضد ملی و مخرب.

هدف آن گمراه کردن مردم ارمنستان، انحراف آنها از حقوق قانونی و شناخته شده بین المللی خود، دادن یک مبنای ایدئولوژیک کم و بیش به سیستم جنایتکار-الیگارشی استعمار نو است.

در طول 30 سال طولانی و طولانی، این نظام ریشه عمیقی گرفت، توسعه یافت، تقویت شد و شکوفا شد و با خود رفتار و آداب جدیدی را به ارمغان آورد. ثروت بخش استراتژیک (خط لوله گاز، شبکه های برق، راه آهن، ارتباطات، معادن…) برای جلب همدردی، حمایت و قدرت خیر در ازای دادن منافع (سیاست خارجی، مسائل نظامی-امنیتی، آرتساخ) به استعمارگر. (تزار) تا با ظلم به مردم ثروتمند شود.

این یک سیستم کلاسیک دزدسالار، اقتدارگرا و جنایتالیگارشی است که در همه این کشورها وجود دارد.

الیگارش های منتخب، مقامات جنایتکار در خدمت منافع آنها، رئیس (فرماندار عمومی) که عملکرد پایدار سیستم را تضمین می کرد، وفاداری تزار روسیه ظاهر شد.

مردم بارها مخالفت کردند، اما همیشه به طرز وحشیانه ای مورد ظلم و آزار قرار گرفتند. کافی است 12 آوریل 2003، 1 مارس 2008، کشتار بردزور در سال 2015، قیام “ساسنا” “تصرها” در سال 2016، کشتار “ساری تاق” را به یاد بیاوریم.

اما هر چیزی آغاز و پایانی دارد، هر نظام ضد ملی، غیر طبیعی، غیر دموکراتیک محکوم به مرگ است.

در مورد ارمنستان، مرگ نظام نمی توانست نرم باشد، زیرا مسئله آرتساخ وجود داشت.

متأسفانه این اتفاق افتاد. این سیستم جنایتکار زاده خون (قتل های مرموز مونت، لئونید، آرتور مکرتچیان و دیگران را در 27 اکتبر به یاد بیاورید) نیز با خون می میرد و جان هزاران پسر و دختر فداکار ما را با خود می برد.

اکنون شاهد تکان های روحی این سیستم هستیم.

2020 سند بدنام 9 نوامبر نه تنها نشان دهنده شکست ما در یک جنگ توطئه آمیز است، بلکه آغاز مرگ سیستم جنایتکار-الیگارشی نئو استعماری ارمنستان را نیز بشارت می دهد.

فکر می‌کنم بسیاری با من موافق خواهند بود اگر بگویم که ملت قبلاً، اگر نه به طور کامل، حداقل تا حد زیادی از رکود پس از جنگ خارج شده و در حال بیدار شدن است.

و این بدان معنی است که مردم ارمنستان از قبل شروع به کنترل سرنوشت خود خواهند کرد و همگام با دنیای مدرن که به سرعت در حال تغییر است قدم خواهند زد.

این در حال حاضر تضمین پیروزی های آینده است.

بارها گفته ایم که در دنیای مدرن تغییرات شدیدی در حال رخ دادن است که نظم نوین جهانی دهه های آینده را رقم خواهد زد.

“دموکراسی در برابر دیکتاتوری” – این شرح مختصری از تغییرات ژئوپلیتیک و تحولات دهه آینده است…

ما ارمنی‌ها باید انتخاب خود را انجام دهیم: در اردوگاه دیکتاتوری (چین، روسیه، ترکیه، آذربایجان، کره شمالی، ونزوئلا، سوریه) که محکوم به شکست هستند، بمانیم، یا بخشی از اردوگاه دمکراتیک مترقی (ایالات متحده، اتحادیه اروپا، هند) هستیم. ، ژاپن)؟ ، کانادا، استرالیا، کره جنوبی، سنگاپور…).

آینده ارامنه ارمنستان به عنوان یک دولت-ملت به این انتخابات بستگی دارد.

این انتخاب کلید حل همه مشکلات ما (مسئله ارمنستان، اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی، توسعه آموزشی) است.

من از قبل مطمئن هستم که ملت ارمنی انتخاب خود را انجام داده است.

پس پیش به سوی پیروزی

پس به سوی ارمنستان جدید، ارمنستان قرن بیست و یکم پیش بروید.

پس به سوی ارمنستان آزاد، مستقل و متحد پیش بروید.

“واهه گاسپاریان”، عضو شورای حزب ملی دموکراتیک



Source link