گفتگوی Lragir.am هاکوب چاکریان ترک شناس است
آقای چاکریان، آنکارا و باکو به اصطلاح «اعلامیه شوشی» را تصویب کرده اند. هدف از این کار چیست، چه فرآیندهایی در حال انجام است؟
پوتین شوشی را گرفت و به آنها داد. هدف پوتین این بود که در واقع پس از تجزیه جمهوری آرتساخ وجود نداشت، اکنون به پادگان نیروهای به اصطلاح حافظ صلح روسیه تبدیل شده است. آذربایجان با ترکیه وارد معامله شد، علیه مردم ارمنی و ارمنستان بیرون آمد، آن را گرفت و تقسیم کرد. این اعلامیه قبلاً توسط مجلس ملی کبیر ترکیه و ملیمجلس آذربایجان به رسمیت شناخته شده است. و این اعلامیه وقاحت پوتین را که غیرقانونی است، مشروعیت می بخشد. از چه نظر غیرقانونی است که حل و فصل مسئله قره باغ با تصمیم شورای امنیت سازمان ملل متحد به کشورهای همریاست گروه مینسک واگذار شود؟ به عبارت دیگر پوتین به عنوان رئیس جمهور روسیه به تنهایی حق نداشت چنین تصمیماتی بگیرد. همانطور که شورای امنیت سازمان ملل متحد به روسای مشترک – ایالات متحده، فرانسه، روسیه – دستور داد تا این موضوع را حل کنند، توافقنامه آشتی ارمنستان و آذربایجان باید توسط روسای مشترک تایید شود. چون پوتین خیلی درک می کند، نخست وزیر ارمنستان را مجبور می کند که برای مقابله با دو رئیس مشترک دیگر گروه مینسک، یعنی فرانسه و آمریکا، برود و با علی پیمان صلح امضا کند. اگر پاشینیان برود و آن توافقنامه آشتی را با علی امضا کند، پوتین می گوید این کار را کردند، تقصیر من چیست؟ در مورد بیانیه سه جانبه هم همین اتفاق افتاد، او مجبور شد آن را امضا کند، گفت که گویا از طرف ارمنستان شروع شده است. اما ارمنستان هیچ اقدامی را آغاز نمی کند، ارمنستان قبلاً حاکمیت و استقلال خود را از دست داده است. روسیه متحد ارمنستان نیست، ارمنستان “متحد” روسیه به عنوان یک مستعمره است. من می توانم فرض کنم که همه چیز در اینجا توسط سفیر روسیه در ارمنستان تعیین می شود.
مجلس ملی ارمنستان جلسه ای تشکیل خواهد داد، پیش نویس بیانیه مجلس ملی “در مورد تصویب “اعلامیه شوشی” توسط پارلمان های آذربایجان و ترکیه تهیه شده است. در این بیانیه آمده است که اظهارات مربوط به «کریدور زنگزور» در این بیانیه نشان می دهد که ترکیه و آذربایجان در حال دستیابی به توافقات عمومی برای اجرای برنامه های توسعه طلبانه مشترک هستند. در بیانیه های NA خبری از اقدامات روسیه نیست. در این شرایط چه اقداماتی باید انجام می شد؟
اول از همه باید این کار را می کردیم که پاشینیان نباید از توافق صلح با آذربایجان صحبت می کرد. وقتی شما از امضای یک معاهده صلح صحبت می کنید، علاوه بر این، تمایل خود را برای امضای آن ابراز می کنید، در واقع همه جنایات الهام علی را قانونی می کنید. من حتی در مورد معاملات سیاه الهام با ترکیه و پوتین علیه ارمنستان، مردم ارمنی صحبت نمی کنم.
این گونه به جامعه ارائه می شود که برای رسیدن به صلح پایدار باید مرزها را شناخت و به اصطلاح پیمان صلح امضا کرد.
با آن صلح نمی شود، اسیران ما کم کم کشته می شوند، این چه صلحی است؟ من در مورد تصمیم شورای امنیت سازمان ملل متحد صحبت کردم که بر اساس آن حل و فصل موضوع به کشورهای متقابل واگذار شد. از آنجایی که این اتفاق نیفتاد، پوتین به تنهایی تصمیم گرفت و تصمیم خود را اجرا کرد، بنابراین، علی اف و ترکیه نگران هستند که این موضوع دوباره مطرح شود. سفیر آمریکا در ارمنستان روزها پس از جنگ در سیونیک ماند و اعلام کرد که جنگ تمام شده است اما مناقشه قره باغ حل نشده است زیرا وضعیت قره باغ کوهستانی حل نشده است. بعد از آن پوتین گفت نه وضعیت، نه حل و فصل. با امضای آن قرارداد، واگذاری شوشی، هادروت، وراندا و سایر مناطق به آذربایجان را نیز قانونی می کنید.
اگر قرار است ارمنستان برای عادی سازی روابط با ترکیه مذاکره کند، آرمان ها نباید در کنفرانس مطبوعاتی دخالت کنند. این در مورد آرمانها نیست، بلکه عادیسازی روابط با ترکیه است که طبق نسخه آمریکایی، پیشفرض رفع انسداد راههای حملونقل و به گفته روسیه، باز کردن «کریدور زنگزور» است. اگر این روند توسط مسکو آغاز شود، آن کریدور باز می شود و راهرو دوم که از شمال مغری می گذرد، باز می شود. اولاً روسیه به آذربایجان خواهد گفت که حمله گسترده انجام دهد، نیروهای روس را بیاورد و سیونیک ما را ترک کند، تبدیل به پادگان می شود، همانطور که آرتساخ شده است.
چرا پوتین می خواهد این کار را انجام دهد؟ بایدن یک بار گفت که ما به منطقه بازگشته ایم. اگر آنها به منطقه بازگشته اند، پس باید به قفقاز جنوبی برگردند. و به دلیل جنگ 44 روزه، پوتین حضور سیاسی سایر نمایندگان گروه مینسک را باطل کرد، یعنی آنها از این روند و در نتیجه او از قفقاز جنوبی رانده شدند. اگر آمریکا به منطقه برگردد، فرانسه هم برمی گردد، یعنی برای تقویت عقبه خود باید به آرتساخ هم برگردند. پوتین از آن می ترسد، زیرا آن به اصطلاح حافظان صلح روسی، که در واقع گروه های تنبیهی مردم ارمنی هستند، مأموریت سازمان ملل را ندارند. به عبارت دیگر، بر اساس موازین بین المللی، استقرار نیروها بدون دستور شورای امنیت سازمان ملل متحد، نیروی متجاوز یا اشغالگر تلقی می شود.