گفتگوی Lragir.am “آرتور ساکونتس”، رئیس دفتر مجمع شهروندان “هلسینکی وانادزور” است.
آقای “ساکونتس”، روسیه و آذربایجان در حال امضای بیانیه همکاری متفقین هستند. این به چه معناست، چه فرآیندهایی در حال انجام است؟
این برای ما خبری نیست، سال هاست که اتفاقات در این راستا رخ داده است. این بدان معناست که روسیه و آذربایجان دارای منافع مشترک استراتژیک تری هستند که به حدی توسعه یافته است که امکان ایجاد روابط متفقین را ممکن می دانند. اگرچه این کشورها قبلاً قرارداد اتحاد داشتند، اما در این شرایط این پیامی است که آذربایجان و روسیه بر سر منافع اختلاف نظر ندارند.
اقدامات ارمنستان چه باید باشد؟
ارمنستان باید خیلی زودتر از سال 2018 گام بر می داشت. بردار توسعه فدراسیون روسیه در جهتی کاملاً متفاوت است، یعنی اقتدارگرایی سخت، حتی به دیکتاتوری با ماهیت حاکم، که رویکرد بسیار نزدیک تری به سیستم حاکمیت نامحدود توسط یک فرد دارد، که همچنین شکل گرفته است. در آذربایجان که آن هم یک کشور دیکتاتوری است. در این زمینه، حتی در این شرایط سخت، ارمنستان باید درک کند که منافع کمتری با روسیه، متحد استراتژیک خود دارد. به طور کلی، فدراسیون روسیه با ارمنستان به عنوان یک دولت با منافع خود رفتار نمی کند، بلکه به عنوان یک واحد به آذربایجان نگاه می کند که با آن فرصت و هدفی را برای اتحاد و همکاری می بیند. پوتین مدتهاست گفته است که قرهباغ کوهستانی را بخشی از آذربایجان میداند، این خبری نیست. اینکه نخبگان سیاسی ارمنستان مدام شجاعت مقابله با این موضع آشکار، شکل دادن به روابط خود در جهان، یافتن جایگاه خود در جامعه بین المللی را به طور مداوم از خود نشان نمی دهند، زیرا همه این سخنان که روسیه ضامن امنیت ارمنستان است. مدت هاست که تغییر کرده اند فدراسیون روسیه به دنبال منافع امنیتی خود در ارمنستان است نه ارمنستان. و رویکرد متفاوت رهبری فدراسیون روسیه، پوتین، آشکار است، زمانی که در یک مورد، جمعیت روسی زبان دونباس و لوگانسک قربانی حق تعیین سرنوشت و همچنین قربانی نسل کشی تلقی می شوند. در 44 روز جنگ در خطر نسل کشی قرار گرفت. و در عین حال، ولادیمیر پوتین فکر می کند که مسئله قره باغ تقریباً حل شده است، بنابراین در واقع حمایت سیاسی خود را از اظهارات مشابه علی اعلام می کند که “دیگر مسئله قره باغ وجود ندارد!” به عبارت دیگر، برای پوتین، مسئله امنیت مردم قره باغ، خطر نسل کشی، تابع منافع دولتی اوست. و در اینجا ارمنستان باید مواضع روشن خود را داشته باشد، از نظر آن مواضع، باید سیاست خود را توسعه دهد، و نه اینکه به منافع فدراسیون روسیه در قفقاز جنوبی، که از سالها پیش وجود داشته است، ادامه دهد. انقلاب فرصت بسیار خوبی برای برون رفت از آن وضعیت بود که انجام نشد. و اکنون به دلیل هدر دادن فرصت ها در وضعیت بسیار بدتری قرار داریم.
پس از به رسمیت شناختن جمهوریهای خودخوانده دونتسک و لوگانسک توسط روسیه، در شبکه اجتماعی پرسیدهاید که آیا مقامات آرتساخ برای به رسمیت شناختن آرتساخ از روسیه درخواست خواهند کرد؟
بسیار عجیب است که مقامات آرتساخ به جای اینکه به فکر حفظ امنیت و منافع خود باشند، بار دیگر در نقش تامین منافع فدراسیون روسیه عمل می کنند. این در شرایطی است که همین روسیه به منافع آنها اهمیت نمی دهد و تابع منافع دولتی خود و رژیم آذربایجان است. این فقط اوج ناهنجاری است. من اصرار دارم که آرتساخ باید از روسیه برای به رسمیت شناختن درخواست کند، این به نفع آرتساخ است که مقامات این کشور این روند را آغاز کنند. آرتساخ 30 سال است که در قدرت بوده است، نهادهای دولتی وجود دارند، همچنین در بسیاری از موارد بین المللی به عنوان مقامات محلی قره باغ کوهستانی به رسمیت شناخته شده است. و مسئولان آرتساخ باید از منظر امنیت، آینده، هویت و استقلال آرتساخ فکر کنند. زمان آن فرا رسیده است، آنها باید با همین پیشنهاد به فدراسیون روسیه مراجعه کنند، مثلاً استقلال ما را هم به رسمیت بشناسند.
به این سوال نباید از این منظر نگاه کرد که آیا برخی سوالات یا رویکردها ممکن است شرایط ناراحت کننده ای را برای پوتین ایجاد کند، بلکه باید به نفع امنیت مردم و کشور باشد. در مورد ارمنستان هم همینطور، ارمنستان باید تمام تلاش خود را بکند تا در ماجراجویی پوتین شرکت نکند. این کاری نیست که ما باید انجام دهیم، به ویژه، ما در مورد دولتی صحبت می کنیم که به هیچ وجه منافع ارمنستان را در نظر نمی گیرد. و اگر ارمنستان در خدمت منافع دولت پوتین باشد، وضعیت بدتری برای ارمنستان ایجاد خواهد شد.