برنامه هایی وجود دارد که نشان دهند ما فقیر هستیم، به عنوان یک کشور مستقل بی فایده هستیم، ما حق نداریم مستقل زندگی کنیم.

150


گفتگوی Lragir.am مدیر هنری تئاتر عروسکی “هوانس تومانیان” “روبن بابائیان” است.

آقای بابائیان، در پس زمینه جنگ روسیه و اوکراین و بازآرایی های کنونی جهان، ارمنستان چه باید بکند، چگونه بخشی از جهان متمدن شود؟

من فکر نمی کنم که ما باید بر اساس شرایط، بخشی از دنیای متمدن باشیم. یا خود را جزئی از دنیای متمدن می‌دانید و برای آن، اول از همه باید خود را متمدن بدانید، یک نظام ارزشی متناسب با آن داشته باشید، درک کنید که نباید مشکلات موقعیتی را در اولویت قرار داد یا خیر. هدف اصلی ما باید ساختن یک کشور قوی، دولتی مبتنی بر یک نظام ارزشی متمدن باشد. ما این کار را نکردیم، ترجیح دادیم کارهای دیگری انجام دهیم، قوانین امنیتی که به نظرمان می رسد هدایت شدیم، که همانطور که معلوم شد امنیت ما را چندان تضمین نمی کند. ما با دنیا، قوانین بین المللی مخالفت کردیم، بعد شروع کردیم به اعتراض که چرا دنیا جواب نمی دهد، با احمق کلاسیک ارمنی، همه مقصرند، از ما حمایت نمی کنند. بیایید یک دقیقه در مورد خود فکر کنیم، تا چه حد از درد دیگران حمایت کرده‌ایم، اصول خود را بیان کرده‌ایم یا فقط سعی کرده‌ایم خود را با آنچه به‌اصطلاح نزدیک‌ترین متحدمان تصمیم می‌گیرد وفق دهیم، و به آن ادامه خواهیم داد. مسیر. در نتیجه ما به چیزی که رسیدیم رسیدیم.

اما هرگز برای شروع ساختن یک کشور دیر نیست. و من فکر می کنم مهم ترین وظیفه ای که امروز پیش روی ما گذاشته شده است، باید به جامعه خود توضیح دهیم که تفاوت بین دولت و مستعمره چیست. یک مستعمره ملی که برای بسیاری الگوی ایالتی است. در واقع اینطور نیست. در واقع مشکل این است که آیا می خواهیم دولتی شویم یا نه. و اگر بخواهیم دولتی شویم همه مشکلات را در آن بعد حل می کنیم. به عنوان مثال، برقراری روابط با ترکیه و شفاف سازی مرزها تا چه اندازه با منافع دولتی ما در ساختن کشور مطابقت دارد؟ و اگر فقط می خواهیم در مستعمره بمانیم، نقشه های زمان تیگران کبیر یا عهدنامه شمشیر را در دفاتر آویزان کنیم، به جای رفتن به توالت بگویید که به سفارت ترکیه می رویم و از آن لذت می بریم، بسوزانید. پرچم ها، این یک موضوع دیگر است، این یک نوع مستعمره است. دولت از قوانین کاملاً متفاوتی پیروی می کند. من فکر می کنم بزرگترین اشتباهی که در 30 سال گذشته اتفاق افتاده این است که به مردم توضیح نمی دهیم که داشتن یک کشور فقط به اهتزاز درآوردن پرچم در مقابل دفتر سازمان ملل نیست، که حق رای شما در جهان وجود دارد. تعداد بسیار کمی از کشورها دریافت می کنند. آی تی. تصمیمی که می گیری، می گیری، آن وقت نمی توانی خودت را برای دیگری توجیه کنی، چون همین است، آنها به تو می گویند که با رأی دادن با این یا آن تخم مرغ، آن تصمیم را گرفتی. من فکر می کنم که جنگ 44 روزه ما، جنگ روسیه و اوکراین باید چیزهای زیادی به ما بیاموزد، زیرا صادقانه بگویم، همه محاسبات ما اشتباه بود. ما الان در چنین شرایطی هستیم که البته انجام اقدامات تند بسیار خطرناک است. طوری خودمان را در آن سیم خاردار پیچیده ایم که هر حرکت تند به سادگی به بدن ما آسیب می رساند. اما ما باید از شر آن سیم خاردار خلاص شویم، نه اینکه بگوییم این سرنوشت ماست، این از اقبال ارامنه است. ما از هیچ ملتی کمتر نیستیم، آنقدر که ملت های دیگر لیاقت دارند که کشور مستقل خود را داشته باشند، لیاقت ما ده برابر است.

به عبارت دیگر آیا این مرحله برای ما فرصتی است؟

ما باید تصمیم بگیریم که آیا می خواهیم دولت بسازیم یا نه. و چه دولتی میخواهیم بسازیم؟ در سال 2013، زمانی که تصمیم برای پیوستن به EEU در یک روز گرفته شد، در آن زمان می‌گفتم که ما تیم اشتباهی را انتخاب کرده‌ایم – یک اقتصاد در حال توسعه، یک سیستم ارزشی بسیار بد. اما من اینقدر سران کشور را مقصر نمی دانم، چون جامعه ما قیام نکرد. جامعه ما نگفت توافقنامه ارتباط با اتحادیه اروپا برای ارمنستان اولویت دارد، در عرض یک روز آن را تغییر دادند، هیچ واکنشی نشان نداد. چند نفر از جمله من به سادگی گفتند که این تصمیم اشتباهی بود. در واقع باید بگوییم که اکثریت جامعه ما نمی دانند دولت مستقل چیست، چه دولتی می خواهد داشته باشد. و مفهوم دولت اغلب با مستعمره اشتباه گرفته می شود. ما آواز و رقص ملی می رقصیم، از غذاهای ملی لذت می بریم، امنیت و سرنوشت خود را به کشوری دیگر می سپاریم و بعد می نشینیم و گریه می کنیم و به ارمنی ها خوش می گوییم.

بدیهی است که روسیه آرزوهایی نسبت به همه کشورهای پس از شوروی دارد، این در مورد ایجاد یک دولت به اصطلاح اتحادیه است. آیا اکنون باید از این خطرات دوری کنیم؟

بله، قطعا امروز، به خصوص زمانی که آشکار است. سیاستمداران قبلاً در ارمنستان ظاهر شده‌اند که آشکارا آن را تبلیغ می‌کنند؛ آنها می‌خواهند اول در روسیه شنیده شوند نه در ارمنستان. برنامه هایی وجود دارد که نشان دهند ما فقیر هستیم، به عنوان یک کشور مستقل بی فایده هستیم، ما حق نداریم مستقل زندگی کنیم. و اینجا جامعه ما، روشنفکران، سیاستمداران ما، اگر واقعاً خود را طرفدار دولت می دانند، باید عصیان کنند، نه برادر. و در نهایت، تعیین سرنوشت خود به معنای دشمنی با کسی نیست. برعکس، منافع همه را در نظر بگیریم، اما قبل از هر چیز منافع خودمان را در نظر بگیریم، زیرا ما جمهوری ارمنستان هستیم، نه استان یا ولایت یک کشور.



Source link