گفتگوی Lragir.am “آنا کوستانیان” نماینده سابق مجلس است
خانم کوستانیان، تحولات پیرامون ارمنستان و آرتساخ را چگونه ارزیابی می کنید، می بینیم که مسائل امنیتی در حال تشدید است.
فرآیندها عمومی هستند و هیچ کس نمی تواند بداند که چه فرآیندهای مخفی در حال انجام است، مگر کسانی که به اطلاعات دسترسی دارند. به اپوزیسیون پارلمانی نیز اشاره دارد. روندها چیز خوبی را نشان نمی دهد، بدیهی است که راه حل هر چه باشد برای ارمنستان و آرتساخ بهترین نخواهد بود. روزی که در آرتساخ بودم، هم با مسئولان و هم با افرادی که در ارتباط با نهادهای انتظامی آنجا هستند، جلسات مختلفی داشتم. این تصور وجود دارد که قطع رابطه با ارمنستان وجود دارد، حداقل من چنین نظری داشتم. به نظر می رسد ارمنستان از شبکه های اجتماعی عقب مانده است، روندهایی که در آرتساخ رخ می دهد، افراد بسیار کمی بلند می شوند و به آرتساخ می روند تا در محل با اوضاع آشنا شوند.
در این شرایط ابتدا باید یک بیداری مدنی ایجاد شود. به عبارت دیگر، مردم در ارمنستان باید عمیقتر متوجه شوند که چه اتفاقی میافتد. تنها بیان متون نظامی – میهنی و خفقان آور در شبکه های اجتماعی نشان می دهد که این عمل هیچ سودی ندارد. همه بازیگرانی که پشت این پروسه هستند در سکوت کار خود را انجام می دهند. اما باید جامعه را بیدار کرد تا مردم عمیقتر و جدیتر به وضعیت برخورد کنند. یکی از گزینه ها این است که مثلاً در آرتساخ تعداد زیادی از مردم ارمنستان از جای خود بلند شوند، به آنجا بروند، دور بزنند، پرس و جو کنند. به عبارت دیگر برای نشان دادن قدرت و اتحاد به آذربایجانی ها و حتی روس ها که آرتساخ برای ما ممکن است. همچنین میتوان با مشارکت مقامات آرتساخ، سازمانهای مجری قانون، جامعه مدنی و افراد مختلف گفتوگو کرد تا بفهمد چه گامهای سیاسی را میتوان برداشت.
حدود 1.5 سال است که نیروهای حافظ صلح روسیه در آرتساخ مستقر هستند، اما می بینیم که امنیت آرتساخ تامین نمی شود، چرا؟
ضمانتهایی که یگانهای حافظ صلح پس از اعلامیه 9 نوامبر ارائه کردند، به وضوح و به وضوح نشان داد که نمیتوان به حافظ صلح اعتماد کرد. بدیهی است که اینطور نخواهد بود که امنیت آرتساخ را به طور کامل تضمین کنند یا سعی در جلوگیری از پیشروی نیروهای مسلح آذربایجان داشته باشند. من نمی توانم بگویم که چه بحث ها و توافقات داخلی در حال انجام است. به هر حال فراموش نکنیم که در مورد همه کشورها، منافع و منافع سیاسی آنها اولویت دارد. ما نمیتوانیم روسها را مجبور کنیم که ارمنیتر از ارمنیها باشند، فراموش کنیم که ابتدا باید اتحاد و اراده نشان دهیم، که آماده مراقبت از سرزمین خود هستیم.
آذربایجان 5 نکته را در گردش قرار داده و اعلام کرده است که بر اساس آنها باید مذاکرات با ارمنستان برای امضای توافقنامه صلح آغاز شود. با در نظر گرفتن محتوای آن نکات چه خطراتی در این روند می بینید؟
اول از همه، آن نکات نکات بسیار مبهم هستند، فرمول های کلی زیادی وجود دارد. واضح است که این فرمولبندیها به گونهای بود که در آینده میتوان هرگونه سنجش دلخواه را زیر آن نکات قرار داد که پس از اطلاعیه 18 آبان اتفاق افتاد. امتیازات کلی داده شد تا آتش بس برقرار شود، بعد از آن که آذربایجان در مورد هر نقطه با تخم خود اظهار نظر کرد، ما حتی نتوانستیم به هیچ وجه به پیشرفت ها پاسخ دهیم. حالا در این مورد هم همینطور است. من متوجه شدم که بحث ها در حال انجام است، نظراتی وجود دارد که نکات بسیار خوبی است، اما ارائه چنین ارزیابی هایی رویکرد بسیار سطحی است. واضح است که آذری ها قطعا با حمایت ترکیه نقاط ارمنی را ایجاد نمی کنند. و آن نکات به گونهای تنظیم شده است که در آینده بتوانند با تخمی که میخواهند اوضاع را بفشارند و اوضاع را به نفع خود سامان دهند.
در این شرایط خطر به رسمیت شناختن به اصطلاح تمامیت ارضی آذربایجان توسط ارمنستان چیست؟
این به معنای دست کشیدن از آرتساخ است. حتی اگر آذربایجان پیشنهاد دهد که آرتساخ به خودمختاری دست یابد، واضح است که بحث هیچ گونه خودمختاری وجود ندارد، زیرا بلافاصله روند پاکسازی قومی آغاز خواهد شد. بنابراین فکر می کنم در این شرایط چاره ای جز این نیست که موضوع به رسمیت شناختن آرتساخ توسط ارمنستان را در دستور کار قرار دهیم.