تمام دنیا مأموریت ارامنه را پذیرفته اند، به جز “ارمنی هایی” که مأموریت خود را ارزیابی نکرده اند، به درستی از آن استفاده نکرده اند.

144

گفتگوی Lragir.am “هرانت خاچاتریان”، نماینده سابق مجلس  ملی است

آقای خاچاطریان، چه فرآیندهایی در اطراف آرتساخ و ارمنستان در جریان است؟ اظهارات مقامات ارمنستان با تحولات اخیر، زمانی که نیروهای باکو به جامعه باشکوه آرتساخ در حضور نیروهای حافظ صلح روسی و روندهایی که در پس زمینه آن در جریان است، حمله کردند، چه چیزی را ثابت می کند؟

به نظر من، فرآیندهایی که اتفاق می افتد، ما نمی توانیم در برابر آنها مقاومت کنیم، یک دلیل مشترک وجود دارد. دلیل آن رویکرد جزئی به مشکلات است که از دولت ما شروع می شود و به اپوزیسیون ختم می شود، حالات ناهماهنگ. بدون دولت نمی‌توان گام برداشت و اگر از مسئولان بیشتر نگوییم، دولت باز هم در حوزه تفکر جزئی قرار دارد. اگر الان دولت ایده آل داشتیم، اما با همان تفکر بخشی، همین طور بود، به هیچ چیزی نمی رسیدیم. به همین دلیل است که من در مورد فرآیندهای فعلی اظهار نظر نمی کنم، اکنون روی فرصت هایی تمرکز می کنم که سه دهه است در کشور ما برنامه ریزی یا اجرا نشده است. به ویژه، اکنون آنها بیشتر در مورد نظم نوین جهانی صحبت می کنند، اما برخی از کسانی که از نظم جهانی صحبت می کنند احتمالاً حتی با نظم جهانی آشنا نیستند. آن روحیات فرقه ای و هراسی که همه روی موضوعات در دستور کار تمرکز می کنند، آن روحیات به مردم اجازه نمی دهد به چشم انداز فکر کنند که امروز چه باید کرد. برای اینکه آنچه را که به افرادی که کارهای خاص انجام می دهند، توهین نکنم، گروه های زیادی از مردم را می شناسم که به مسائل دستور کار موثر فکر نمی کنند، اما از قبل آنها را حل می کنند. مثلاً برای ارتش چادر می سازند، فناوری های جدید ایجاد می کنند و غیره. حداقل کارشان را انجام می‌دهند، اما یاوه‌گوها که فقط در حالت وحشت و محکومیت حرف می‌زنند باید ناقلی باشند که آنها را سازماندهی کند که یا تجارت کنند یا حرف بزنند، اما در گفتارشان دخالت نکنند، با اهداف ملی ما مغایرت نداشته باشند.

من پشت این وضعیت هستم، آگاهم، سیاست فتح در قبال ارمنستان ادامه دارد. مجری مستقیم آذربایجان، کمک کننده آذربایجان ترکیه و ترکیه عضو ناتو است. و از این نظر، این دیدگاه را که مظاهر گستاخانه سیاست فتح فقط به روسیه نسبت داده می شود، اشتباه می دانم. بله، اقدام روسیه قابل مشاهده است، چیزی قابل تحمل نیست. اما همین سیاست فتح از اوایل دهه 1960 مدتهاست که توسط همه ابرقدرتها، ابرقدرتهای در حال رشد، اتخاذ شده است.

چگونه باید در مقابل این تحولات مقاومت کنیم، چه باید بکنیم؟

برای مقاومت، باید از قید و بند مغز خلاص شوید. من افکار عمومی را مطالعه می کنم، رفتار تحلیلگران و سیاستمداران، روحیات آنها را بررسی می کنم. من هیچ چیز نوآورانه ای در هیچکس نمی بینم، رفتار مشهود همه بر اساس روش های قدیمی است. ما به ایده های مربوط به نظم جهانی باز می گردیم. اسب نظم جهانی وقتی به چشم مردم می آید که بعد از جنگ های جهانی نمایندگان ابرقدرت ها پیروز می نشینند و با مذاکره در مورد مرزهای واقعی با یکدیگر، آنها را به عنوان مرزهای بلندمدت شناخت تعیین می کنند. در زمان ایجاد جامعه ملل این گونه بود، در مورد ایجاد سازمان ملل بعد از جنگ جهانی دوم، در مورد مقررات و موافقت نامه های سازمان ملل، این گونه بود. اما مردم یا تصور نمی کنند یا تصور بدی ندارند که نظم جهانی که دو بار تعریف شده است، جزء مهم آن محتوای جنگ جهانی است که مبنای انسانی بسیار عمیقی دارد. بیایید هر اطلاعاتی در مورد سازمان ملل بخوانیم، به عنوان یک اصل می گوید، ممنوعیت استفاده از زور، ایجاد شرایط برای صلح طولانی مدت و توسعه پایدار برای بشریت. و هر قدر هم که ابرقدرتها که ضامن آن محسوب می شوند، آن نظم جهانی را زیر پا بگذارند، هر چقدر هم در تعریف نظم نوین جهانی افکار عقب مانده داشته باشند، نمی توانند آن قسمت اومانیستی را بهتر بنویسند، نه برای حفظ آن. حداقل 20 سال این نیز نشان دهنده تجربه رشد بشر است، زیرا اگر بشریت حداقل دو دهه استراحت نداشته باشد، چنین دنیای ویران شده ای نمی تواند روی پای خود بایستد.

یعنی زمانی که نظم نوین جهانی ایجاد می شود، ارمنی ها می توانند جایگاه خود را برای مشارکت در شکل گیری آن نظم جهانی ببینند، زیرا سطح فکری ارامنه با سطح ذهنی مردمان دیگر جهان تفاوتی ندارد. به نظر من ما به عنوان ملتی که تحت ظلم و ستم قرار گرفته و شاهد نسل کشی بوده ایم، می توانیم استدلال های بیشتری در مورد حفظ حقوق ملت های کوچک بیاوریم. و اگر اکنون ذهن ارمنی بتواند خود را به گونه‌ای نشان دهد که تا حدودی در شکل‌گیری محتوای نظم نوین جهانی مشارکت داشته باشد، به این وسیله اعتبار خود را در بخش تعیین‌کننده و غیر تعیین‌کننده بشریت افزایش خواهیم داد. افکارمان را به گونه ای تنظیم کنیم که برای ابرقدرت ها قابل درک باشد. یعنی به شدت با منافع ابرقدرت ها مخالفت نکنیم. سخت است که در یک مصاحبه تمام امتیازات خود را فهرست کنیم که در یک کلمه می توان آن را رسالت مردم ارمنی نامید – یک ماموریت. من به تجربه شخصی می دانم که تمام دنیا مأموریت ارامنه را پذیرفته اند، به جز ارامنه که مأموریت خود را ارزیابی نکرده و به درستی از آن استفاده نکرده اند.

Source link