او یک ترسو رقت انگیز است که می گوید کاپیتولاسیون کار درستی است

121


گفتگوی Lragir.am رئیس آکادمی نظامی ملی پارویر هایریکیان است.

آقای هایریکیان، سی و پنجمین سالگرد AIM در حال جشن گرفتن است، چه پیامی دارید؟

بزرگترین پدیده در زندگی مردم ارمنستان ایجاد انجمن خود مختار ملی با روزنامه «استقلال» آن بود. من به مردم ما برای داشتن اولین سازمان دموکراتیک آلترناتیو سیاسی در اتحاد جماهیر شوروی تبریک می گویم.

دو سال از شروع جنگ 44 روزه می گذرد، در طول دو سال پس از جنگ، مقامات ارمنستان به درستی سیستم دفاعی را برای حملات بعدی آماده نکردند. ما در چه وضعیتی هستیم؟

می توانم بگویم که در جنگ 44 روزه، سیستم دفاعی و امنیتی ما در وضعیت بسیار بد، ناهماهنگ با شرایط، با مشکلات روانی و استراتژیک قرار داشت. چیزی که من شخصا بیش از 10 سال است که درباره آن صحبت می کنم. بقیه به کوتاهی و اشتباهات دوران جنگ اشاره دارد که در مورد آنها زیاد صحبت کرده ایم. آمادگی برای عملیات نظامی و عملیات انجام شده در طی آن چند لایه است. این فقط در مورد سلاح نیست، بلکه در مورد کارهای تبلیغاتی سازمانی، عقیدتی و گاه روانی است. و از همه مهمتر، ستاد کل باید بسته ای از گزینه ها را در اختیار داشت، ناگفته نماند که متخصصان نظامی باید سلاح های دشمن را به خوبی مطالعه می کردند. گفتن چیزی مثبت به سادگی غیرممکن است.

در مورد بیانیه آتش بس نامعلوم در 9 نوامبر، که برخی سعی کردند آن را مقدمه ای برای صلح تلقی کنند، چنین برداشتی بی معنی مطلق بود. و ما امروز می بینیم که آنچه مقامات برای آن تلاش می کردند هیچ ربطی به واقعیت ندارد. به عبارت دیگر، ظاهراً صلح برای نجات جان انسان ها برقرار شد. اما نه ضامن صلح برقرار شده، نه نیروهای حافظ صلح که بعداً در آرتساخ مستقر شدند و نه حریف آماده توقف نبودند. معلوم شد که به دلیل نادانی و ناتوانی یک نفر، در مرحله جنگ ناتمام، آنچه را که دشمن آماده بود به قیمت ده برابر قربانی دادن، بدون عملیات رزمی به سادگی از دست دادیم. یا اگر می توانست آن را با فداکاری ده برابر در خواب ببیند.

AIM مطالعه تاریخ را بسیار مهم می داند. از زمانی که AIM تاسیس شد، شروع به انتشار “استقلال” کرد، زیرا ما این واقعیت را در نظر گرفتیم که در سال 1918 مردم ارمنستان برای استقلال آماده نبودند. در طول عملیات نظامی، وقایع گذشته را در نظر می گیرید. در سال 1920، زمانی که معاهده الکساندروپل منعقد شد، ترک ها به اسکندروپل رسیده بودند. اما دو سال قبل از آن تقریباً به ایروان رسیده بودند، در دروازه اچمیادزین بودند. به عبارت دیگر، چرا نیاز به وحشت وجود داشت، زیرا شما وضعیت بدتری را دیده اید و توانسته اید آن را تحمل کنید؟ اکنون همان تاریخ تکرار شده است، عملیات “کلتسو” را دیدیم، منطقه شاهومیان و مارتاکرت را در سال 1992 خالی از سکنه دیدیم و نظامیانی که همه اینها را دیده و تجربه کرده اند به خوبی می دانند که موفقیت های سال 1994 دنبال شد، زیرا اراده سیاسی نشان داده شد. و علاوه بر این، بحث آماده سازی جامعه جهانی نیز مطرح بود. این یک موضوع سیستمی بسیار چندلایه است و در هنگام پرداختن به این موضوعات نمی توان به مهم ترین نکته اشاره نکرد و آن اینکه مقامات ارمنستان با برخورداری از مزیت های عظیم از نظر حقوق اخلاقی، سیاسی، حقوقی و بین المللی از لوون تر-پتروسیان و دیگر حامیان بی سوادش شروع کرد و تمام تلاش خود را کرد تا از حضور این مزیت ها در عرصه جلوگیری کند. آنها هرگز نخواستند بپذیرند که ارمنستان اشغال شده است. مسئولان برگزاری رفراندوم استقلال نخواستند ثبت کنند که ما وابسته هستیم. و اگر کشور وابسته است، پس اشغال شده است. اگر کشور اشغال شده بود، از همان ابتدا مرزهای داخلی آن غیرقانونی می شود. اما آنها ایده جمهوری سوم را به صحنه آوردند. عمده مشکلات پیش روی ما به دلیل عقب نشینی های ایدئولوژیک است. همین که اسم این را می گذارید جمهوری سوم یعنی جمهوری قبلی هم جمهوری بوده که دومی بوده و شما اشغال را قانونی می کنید.

امروز چه فرصت هایی را می بینید تا در شرایط فعلی ضرر بزرگی نداشته باشید؟

ما پیام های خوبی از کشورهای مختلف جهان دریافت می کنیم که به آرامی به چالش ها اشاره می کند. اما ما هیچ پیام کاملی دریافت نمی کنیم زیرا خودمان را با وقار نشان نمی دهیم. مثلا زنگ می زنند برای بازگشت به موقعیت های خروجی، کدام موقعیت های خروجی؟ خود سند 9 نوامبر مواضع خروج را نقض کرد. و بنابراین، وقتی از مواضع خروج صحبت می کنیم، باید مواضعی را بگوییم که تا 27 سپتامبر وجود داشته است. اما غرب در این زمینه اصولی نشان نمی دهد، نقض منشور سازمان ملل متحد، نقض توافقات آنها را کاملاً درک نمی کند، زیرا ما مقامات را در غل و زنجیر قرار داده ایم. ما مقاماتی داریم که راهی را برای توجیه موضع امپریالیسم روسیه که 100 سال پیش جنگ را آماده کرده بود، در پیش گرفتند. و این وضعیت در 9 نوامبر به پایان رسید. وقتی من از قانون اساسی جدید صحبت می کنم، منظورم این است که هر رذلی از حق تصمیم گیری خودسرانه محروم می شود. حتی هر شخص صادقی نمی تواند تصمیمات خودسرانه بگیرد، تحت کنترل شهروندان خواهد بود. من در سال 2015 گفتم: فردا که وطن خود را تکه تکه از دست خواهید داد، خواهید فهمید که چرا من به طرز دردناکی از نگرش کنایه آمیز شما نسبت به پیش نویس قانون اساسی دموکراسی مطلق آگاه بودم. اگر خودت منکر حقوقت هستی چرا غریبه دشمن نکند؟

در پس زمینه این تحولات، به عنوان مثال، رئیس جمهور اول مصاحبه می کند و اعلام می کند که ارمنستان باید کاپیتولاسیون را امضا کند. این را چگونه ارزیابی می کنید؟

او ترسو رقت باری است، چون فرمانده کل قوا با فشار برخی نیروها استعفا داد. این را همه می دانند. چگونه می توان به طور جدی به یک ترسو، یک گیادای فقیر و بدبخت گوش داد؟ آیا دولتمردی در جهان می شناسید که علناً در مورد کاپیتولاسیون صحبت کند و بگوید که کاپیتولاسیون کار درستی است؟ چنین چیزی وجود ندارد. صحبت از کاپیتولاسیون امروز در مذاکرات به این معناست که اولاً ارزیابی اشتباهی از اقدامات فتح می کنید، ثانیاً اصلاً آبرو ندارید. وحشتناک ترین چیز این است که در میان ارامنه افرادی وجود دارند که این شرارت را به عنوان منطق قابل درک می پذیرند. کسي که جنگ را شروع کرده، بعد مي گويد تسليم شو، به مناسبت جنگي که شروع کرده، چنين فردي بعد از گفتن «کاپيتولاسيون» خودکشي مي کند، مطمئن باشد که در ميدان به دار آويخته مي شود.





Source link