این ماه ها در حال حاضر موفقیت آمیز هستند، ما به نتیجه نزدیک می شویم

121


گفتگوی Lragir.am واهه گاسپاریان، عضو شورای قطب ملی-دمکراتیک است.

آقای گاسپاریان، NDB مدت هاست بحث خلع اشغال را مطرح کرده است، چه باید کرد؟

من با تمام مسئولیت اعلام می کنم که قطب دموکراتیک ملی تنها نیروی سیاسی در عرصه سیاسی کنونی ارمنستان است که واقعیت و وضعیت سیاسی داخلی ارمنستان را به درستی ارزیابی می کند. و واقعیت این است که ارمنستان به مدت 30 سال هرگز یک کشور مستقل نبوده و نیست. برخی از نیروهای سیاسی که خود را به نفع غرب قرار می‌دهند، وقتی از اشغال ارمنستان صحبت می‌کنیم، می‌خندند و شعار اشغال‌زدایی را مطرح می‌کنند، اما این کار را برای بدنام کردن ما انجام می‌دهند. مطمئنم آنها هم می فهمند که ما درست می گوییم. منظورم چیست بله، از نظر رسمی، ارمنستان یک کشور مستقل است، یعنی ویژگی های یک کشور مستقل را دارد: پرچم، نشان، ما عضو سازمان ملل هستیم، ارتش داریم. اما وقتی از اشغال صحبت می کنیم، منظورمان اشغال مستقیم ارمنستان است، زیرا پایگاه نظامی یک کشور خارجی در کشور ما قرار دارد، اما با یک اشغال ترکیبی نیز سروکار داریم. و این بدان معناست که ارمنستان هرگز دولتی نداشته و ندارد که در خدمت منافع ملی کشور باشد.

از سال 1991، مقامات ارمنستان همواره توسط کرملین منصوب شده اند. و در زبان علوم سیاسی به آن مقامات تعاونی می گویند. برای روشن تر شدن آنچه گفتم، با رومانی چائوشسکو تشبیه می کنم. در طول جنگ سرد، تمام کشورهای اروپای شرقی به طور رسمی کشورهای مستقل به حساب می آمدند، اعضای سازمان ملل متحد بودند، دارای پرچم و نشان بودند. اما چائوشسکوی رومانی، یاروزلسکی لهستانی و دیگران دست نشانده کرملین و مقامات همکار بودند. بنابراین، آن کشورها از حاکمیت کامل برخوردار نبودند. به همین ترتیب، در طول جنگ جهانی دوم، زمانی که هیتلر فرانسه را اشغال کرد، مارشال پتن را به عنوان رئیس فرانسه منصوب کرد، که ظاهراً رئیس فرانسه مستقل بود، اما یک دولت همکاری‌گرا بود. این همان شغل ترکیبی است که ما در مورد آن صحبت می کنیم، و این شکل بسیار حیله گر و خطرناک تر است، زیرا اکثریت مردم درک نمی کنند. وقتی می گوییم اشغال، تصور می کنیم که لشکر دشمن می آید و شما را اسیر می کند و شما خود را در حالت اشغالی می بینید. اما این یک حرکت شیطانی تر و حیله گرانه تر است.

ارمنستان عملاً توسط پوتین از طریق سفیر خود کوپیرکین اداره می شود. در سالهای شوروی، ما دبیر دوم کمیته مرکزی حزب کمونیست چین را داشتیم که معمولاً روسی بود. و آخرین منشی دوم لوبوف بود و حالا نقش لوبوف را کوپیرکین بازی می کند. فقط منشی اول CPA ما الان نخست وزیر است و نقش دبیر دوم را سفیر روسیه بازی می کند. این کپیرکین است که سهمیه‌های انتخابات به اصطلاح آزاد و عادلانه را تعیین می‌کند که مثلاً در سال 2021 پارلمان با آن تشکیل شد. این کپیرکین است که همه نیروهای سیاسی از جمله نیروهای به اصطلاح مخالف را رهبری می کند. و این کپیرکین است که به دولت فعلی دستور می دهد. در اقدام دیروز ما به خوبی دیده شد که صدها افسر پلیس خیابان ماشتوتس را مسدود کردند و اجازه ندادند به سفارت نزدیک شویم. وقتی ما در مقابل سفارتخانه های آمریکا، فرانسه و… اقدام می کنیم، هیچ واکنشی از سوی پلیس وجود ندارد.

و بنابراین، بر خلاف سایر نیروها، می گوییم که در ارمنستان، به عنوان یک کشور اشغال شده، باید یک مبارزه وجود داشته باشد: مبارزه ملی – آزادی خواهانه، یعنی مبارزه برای اشغال زدایی. پس از آن، وقتی ارمنستان اشغال شود، یک دولت ملی انتقالی تشکیل می شود، لوستراسیون انجام می شود، میدان سیاسی از وجود عوامل پاک می شود، ما از قبل یک میدان سیاسی ملی پاک خواهیم داشت. و مبارزه سیاسی کلاسیک، مبارزه ایدئولوژیک، انتخابات و… امکان پذیر خواهد بود. در همین گرجستان شعارهایی مبنی بر ضداشغال‌زدایی و مبارزه ملی – آزادی‌بخش گرجستان مطرح می‌شود که خواستار خلاصی از شر ایوانیشویلی، همدست‌دست‌نشانده و معاونش گاریباشویلی است. جمهوری‌های بالتیک در سال 1991، زمانی که شوروی‌زدایی، بولشوی‌سازی و لوستراسیون را انجام دادند، از این مسیر عبور کردند. به همین دلیل آنها تحت اشغال ترکیبی قرار نگرفتند و امروز بخشی از جهان متمدن هستند و عضو اتحادیه اروپا و ناتو هستند. به عبارت دیگر، بحث اسب آملسر مطرح نیست، بحث آموزش، بهداشت، مبارزه با فساد، بحث تمدن برای آزادی کشور مطرح نیست. پس از آن، تمام مشکلات دیگر حل خواهد شد.

تحولات پیرامون کریدور بردزور چه چیزی را نشان می دهد؟

با وجود فشار جامعه جهانی، تصمیم دادگاه لاهه، تا زمانی که رژیم پوتین حامی علی اف و پاشینیان باشد، کریدور بردزور باز نخواهد شد. بنابراین گشایش کریدور بردزور را نیز باید در چارچوب رفع اشغال ارمنستان مدنظر قرار داد. به عبارت دیگر، زمانی که ارمنستان، در شخص مقامات ملی، از قبل سیاست مناسبی را انجام دهد، خواستار حل مسئله آرتساخ در چارچوب احیای تمامیت ارضی جمهوری ارمنستان خواهد بود. به هر حال، 24 فوریه مصادف با یکصد و سومین سالگرد تصمیم جامعه ملل بود. در 24 فوریه 1920 کمیسیون ویژه جامعه ملل تصمیمی تاریخی گرفت که مرز ارمنستان و آذربایجان را مشخص کرد. بر اساس آن تصمیم، آرتساخ، گردمانک و نخجوان بخشی از ارمنستان هستند. و این تنها تصمیم قانونی و قانونی موجود در مورد آرتساخ، نخجوان و مرز ارمنستان و آذربایجان است. به عبارت دیگر، وقتی سوال را اینطور مطرح می کنیم، نه تنها کریدور بردزور باز می شود، بلکه آرتساخ با تمام مناطقش به ارمنستان ملحق می شود و دیگر نیازی به کریدور نخواهد بود. اگر می خواهیم یک راه حل واقعی و نهایی برای مسئله پیدا کنیم، باید از این راه برویم.

دولت ارمنستان به‌جای طرح دلایل قانونی در دادگاه‌های بین‌المللی، با شکایتی به دادگاه لاهه مراجعه کرد که به نظر می‌رسد تلاش می‌کند سند 9 نوامبر، تز دولت در مورد قلمرو 29.8 هزار کیلومتر مربعی را مشروعیت بخشد. این را چگونه ارزیابی می کنید؟

درخواست از دادگاه لاهه گامی مثبت در برداشت یک فرد عادی ارمنی است که درگیر سیاست نیست. می گویند ببینید، نخست وزیر ما به دادگاه لاهه درخواست داد تا راهرو باز شود. اما مردم درک می کنند که این یک دستور کار غلط است. نیکول پاشینیان بدین وسیله تعلق آرتساخ به آذربایجان را مشروعیت می بخشد. وقتی با درخواست باز کردن کریدور به لاهه متوسل می شوید، می پذیرید که آرتساخ قلمرو آذربایجان است و فقط باید از حل مشکلات بشردوستانه اطمینان حاصل کنید. به عبارت دیگر، نیکول پاشینیان به دستور پوتین مبنی بر اجرای سند 9 نوامبر عمل می کند و با واگذاری آرتساخ به آذربایجان، قراردادهای مسکو و قارص را مشروعیت می بخشد. نه تنها آرتساخ، بلکه نخجوان نیز تسلیم شده است. به عبارت دیگر او قراردادهای مسکو و قارص و روزنامه 9 نوامبر را که بازتاب آنهاست، با امضای توطئه آمیز امضا کرد. مراجعه به دادگاه لاهه با آن تقاضا گامی مضر بود، زیرا ارمنستان تعلق آرتساخ به آذربایجان را می پذیرد و فقط در مورد مسائل بشردوستانه، حقوق مردم آرتساخ، امنیت و بسته شدن موضوع وضعیت آرتساخ صحبت می کند.

این ماه ها در حال حاضر موفقیت آمیز هستند، ما به نتیجه نزدیک می شویم. راه حل نهایی در اوکراین و داخل کرملین و بلاروس و مولداوی و ارمنستان خواهد بود. ما وظیفه داریم که تا آن لحظه آرزو شده این موضوع را برای اکثریت مردم توضیح دهیم تا مردم ارمنستان این شانس تاریخی را از دست ندهند. اگر آن را رها کنیم، دیگر چنین فرصتی نخواهیم داشت، به سادگی در اردوگاه کشورهای مستبد و در حال نابودی قرار خواهیم گرفت. در این میان، اگر خودمان را درست نشان دهیم، نه تنها بخشی شایسته از جهان متمدن، بلکه به کشوری مهم برای آمریکا، فرانسه و غرب در قفقاز جنوبی تبدیل خواهیم شد. ما همان اهمیتی را خواهیم داشت که اسرائیل در خاورمیانه، اوکراین در اروپا و تایوان در آسیا دارند.





Source link