چرا این فاجعه دیپلماتیک برای نیکول پاشینیان زمانی که او به آلمان سفر کرد و چنین ضربه ای خورد، اتفاق افتاد؟

36


گفتگوی Lragir.am آندریاس گوکاسیان، رئیس حزب سازنده ارمنستان است.

آقای غوکاسیان، نیکول پاشینیان قبلاً اعلام می کرد که جامعه جهانی خواهان پایین آوردن سطح وضعیت آرتساخ است، اما شاهد اظهارات مختلفی در تکذیب این موضوع هستیم. به ویژه، اولاف شولز، صدراعظم آلمان، اظهار داشت که لازم است از نقطه نظر حق تعیین سرنوشت شهروندان NK نیز به یک نتیجه مسالمت آمیز برسیم. این چه چیزی را ثابت می کند؟

نیکول پاشینیان در خدمت برنامه روسیه-ترکیه-آذربایجانی است. این بدان معناست که آرتساخ باید به عنوان سرزمینی بدون جمعیت بخشی از آذربایجان باشد. به همین دلیل است که نیکول پاشینیان آن خبر را به مردم رساند و مدعی شد که جامعه جهانی حق تعیین سرنوشت آرتساخ را به رسمیت نمی شناسد و جنبش آرتساخ به طور کلی یک دستور کار دروغین است. جامعه ما را به این ایده نزدیک کرد. امید ترکیه، روسیه و آذربایجان این بود که اگر ارمنستان در همه موارد اعلام کند که با چنین تصمیمی موافق است، اتحادیه اروپا و آمریکا با هم آشتی کنند و با این پیشنهاد مخالفت نکنند. اما دیدیم که اتحادیه اروپا، سایر کشورهای هم‌ریاست گروه مینسک، فرانسه و آمریکا، با آن طرح روسیه-ترکیه-آذربایجانی که می‌خواست به دولت ارمنستان خدمت کند، موافق نیستند. و این یک مسئله زمان بود که بزرگترین دروغی که نیکول پاشینیان سعی کرد به جامعه ما ارائه کند، چه زمانی فاش خواهد شد. چرا این فاجعه دیپلماتیک برای نیکول پاشینیان در سفر به آلمان و چنین ضربه ای برای او اتفاق افتاد؟ البته این سوال مهم است، اما پاشینیان چه انتظاری داشت و چرا نتیجه اینقدر برای برنامه او منفی بود؟ من فکر می کنم که ارزیابی جسورانه صدراعظم آلمان واقعا غیرمنتظره بود، اگرچه قطعنامه تهیه شده پارلمان اروپا اساساً بیان می کند که اتحادیه اروپا همچنان به اصول اصلی روسای مشترک گروه مینسک در سال 2009، یعنی اصول مادرید پایبند است. به عبارت دیگر، او به خودمختاری آرتساخ، ایده برگزاری رفراندوم، وضعیت موقت، نیروهای صلح‌ساز بین‌المللی و سایر مولفه‌ها وفادار است. می توان گفت طرح روسیه-ترکیه-آذربایجانی که نیکول پاشینیان در خدمت آن بود در برلین شکست خورد.

چه تحولاتی می تواند رخ دهد؟

من فکر می کنم که آیا در 14 می در ترکیه انتخابات برگزار می شود یا خیر، یک رویداد بسیار مهم است. و به طور کلی سوال اصلی این است که آیا اردوغان خود را رئیس جمهور اعلام خواهد کرد یا خیر؟ من متقاعد شده ام که وضعیت دولت در ترکیه به گونه ای است که قدرت حاکم نمی تواند قدرت را به مخالفان واگذار کند. به طور کلی وقتی قدرت حاکم جنایتکار می شود، شرایط برای انتخابات آزاد از بین می رود. در زمان رژیم های جنایتکار نمی توان انتخابات آزاد برگزار کرد، زیرا نه تنها به شکست سیاسی دولت، بلکه منجر به مسئولیت کیفری نیز می شود. به نظر من، از قبل برای همه قابل مشاهده است که ترکیه راه روسیه را در پیش خواهد گرفت، یعنی یک رژیم استبدادی تشکیل خواهد داد. او در نهایت با دموکراسی خداحافظی می کند و تلاش می کند بیشتر با غرب مخالفت کند. همکاری ترکیه و روسیه آشکارتر خواهد بود. می بینیم که بر این اساس اتحادیه اروپا و آمریکا با ترکیه سختگیرانه تر رفتار می کنند. این یک دوره مثبت برای مردم ارمنی است، زیرا شرایط منفی که ترکیه متحد غرب بود تأثیر بسزایی در پیشرفت مسئله ارمنی داشت و خودآگاهی مردم ارمنی این تصویر را نداشت که غرب واقعاً احیای عدالت را مهم می داند. حالا به نظر من بیشتر نمایان خواهد شد.

آذربایجان و روسیه بحث ایجاد ایست بازرسی در کریدور لاچین را مطرح می کنند، چگونه باید با این موضوع برخورد کنیم؟

به طور کلی، حکومت روسیه بر اساس فساد است. و برای طرف روسی، حتی این ایده که این کریدور می تواند برای ارمنی ها به صورت رایگان کار کند، قابل قبول نیست. باید مکانیزم هایی برای جمع آوری پول در آنجا وجود داشته باشد. نمی تواند قانونی باشد، طبیعتاً باید وضعیتی باشد که در سال های شوروی وجود داشت. در سال 88-1989، این قوانین در فرودگاه حاکم بود. باید پول را می دادی، سوار هواپیما می شدی یا پیاده می شدی. به عبارت دیگر، مولفه فساد در اینجا یک موضوع بسیار سیستمی است. ارمنی ها باید پول بدهند، به آذربایجانی ها و روس ها برای زندگی پول بدهند. این وضعیتی است که روسیه، ترکیه و آذربایجان بر سر آن توافق کردند. آنها متوجه می شوند که جایگاه ارامنه باید در منطقه باشد، ارامنه باید به زندگی کمک کنند. ما برای رویارویی با آن به صبر نیاز داریم، زیرا می بینیم که اتحاد روسیه و ترکیه در حال فروپاشی است، آنها موفق نشدند غرب را مجبور به پذیرش نقشه های خود کنند. و من مطمئن هستم که تمام تلاش ها برای حفظ وضعیت موجود به طور کلی نیز شکست خواهد خورد. نیروهای روسیه باید آرتساخ، ارمنستان، آبخازیا، اوستیای جنوبی، یعنی به طور کلی منطقه را ترک کنند. و هر چه زودتر مردم در آرتساخ این را درک کنند، هرچه زودتر آن را در نظر بگیرند، مثبت‌تر از این فرآیندها حمایت خواهند کرد.





Source link