گفتگوی Lragir.am وکیل، قانون اساسی، گغام سیمونیان است
آقای سیمونیان، حدادگاه کیفری بین المللی لاهه حکم بین المللی بازداشت پوتین رئیس جمهور روسیه را صادر کرد. این چه پیامدهای حقوقی و سیاسی می تواند داشته باشد؟
توجه به چندین شرایط، اول از همه مؤلفه قانونی، ارزش دارد. اگرچه این حکم برای کشورهایی که اساسنامه رم را تصویب کرده اند اجباری است، اما باید در نظر داشته باشیم که در صورت سفر رئیس جمهور فعلی، قابلیت اعمال آن به صفر می رسد. من فکر میکنم زمانی که پوتین از سمت خود پایان میدهد، این موضوع بیشتر قابل اجرا خواهد بود. پس از استعفا، امکان دستگیری وی توسط کشورهای عضو این اساسنامه وجود خواهد داشت. از جنبه حقوقی، شرایط دیگری نیز وجود دارد: فدراسیون روسیه به اساسنامه رم نپیوسته است، یعنی عضو دادگاه نیست، کشور شرکت کننده نیست. بنابراین، پس از خاتمه این پست، امکان استرداد یا دستگیری در قلمرو فدراسیون روسیه وجود ندارد.
شرایطی وجود دارد که ارتباط مستقیمی با ارمنستان دارد. در سال 2004، دادگاه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران موضوع پیوستن به اساسنامه رم را بررسی کرد. و در آن زمان بر اساس منطق قانون اساسی موجود، خلاف قانون اساسی شناخته شد. بنابراین مشمول تصویب نشد و تصویب نشد. اکنون این روند شروع شده است، اما من فکر می کنم که چیزی تغییر نخواهد کرد، دادگاه قانون اساسی دوباره آن را مغایر با قانون اساسی تشخیص می دهد و تصویب آن را در جمهوری اسلامی غیرممکن می کند. به عبارت دیگر، من تصمیم کمسیون کیفری را بیش از حد قابل پیش بینی می دانم، با توجه به اینکه جمهوری ارمنستان یک کشور اشغالی است، تمام نهادهای دولتی و قانون اساسی جمهوری ارمنستان بر اساس منافع ملی و دولتی عمل نمی کنند. ، آنها توسط کرملین منصوب می شوند. بنابراین، عجیب خواهد بود که CC اساسنامه رم را به عنوان قانون اساسی به رسمیت بشناسد.
تصویب اساسنامه رم برای ارمنستان چقدر اهمیت دارد؟
تا جایی که جمهوری ارمنستان گام مهم دیگری در جهت تبدیل شدن به بخشی از جهان متمدن بردارد. پیوستن به این اساسنامه به معنای پذیرش برتری حقوق بین الملل است، به استثنای پناه دادن به افرادی که مرتکب جنایت علیه بشریت شده اند. به عبارت دیگر برای پیشگیری از این گونه جرایم به طور کلی. و اگر شما به آن نپیوستید، افرادی که مناصب رهبری را اشغال می کنند و مرتکب جنایت می شوند، در واقع خارج از صلاحیت دادگاه لاهه خواهند بود. و افرادی که مرتکب چنین اعمالی می شوند می توانند برای مثال در ارمنستان با تضمین عدم تحویل به دادگاه لاهه پناه بگیرند. از آنجایی که ارمنستان همچنان یک کشور اشغالی است، امکانی وجود ندارد که ما آن اساسنامه را تصویب کنیم.
در مورد این ابتکار مقامات، این فقط یک تقلید برای یک بار دیگر گمراه کردن جامعه بین المللی است که ادعا می کنند ارزش های غرب گرا یا دموکراتیک هستند. به عبارت دیگر، دائماً با طی مراحل مختلف، تقلیدی از دموکراتیک بودن و تابع قوانین بینالمللی ایجاد میکنند. به عبارت دیگر باید ثبت کنیم که این دولت حق ندارد در رابطه با روابط بینالملل برخاسته از منافع جمهوری اسلامی ایران تصمیم بگیرد. کسانی که آنها را منصوب کردند چنین اختیاراتی ندادند.
جهان پوتین را به عنوان یک جنایتکار بین المللی می شناسد، ارمنستان همچنان روسیه را متحد استراتژیک می داند. عواقب این کار چیست؟
ما در مورد مؤلفه حقوقی موضوع بحث کردیم، اما من تصمیم دادگاه لاهه را نه آنقدر قانونی که سیاسی می نامم. خط قرمزی به این ترتیب کشیده می شود، جهان متمدن در قبال روسیه، نسبت به رهبر روسیه موضع روشنی می گیرد. دیگر نمی شود با او معامله سیاسی کرد، وارد هیچ رابطه سیاسی شد. تصور اینکه پس از این تصمیم، هیچ نماینده ای از یک کشور متمدن وارد معامله یا رابطه ای با رهبر پوتین شود، سخت است. به عبارت دیگر، دنیای متمدن با این اقدام، عملاً بین دنیای ضد تمدن و خود، حوضه آب قرار داد و رهبران آنها بیشتر به حاشیه رانده شدند. در این شرایط، اگر رهبر یا رهبری جمهوری ارمنستان بر اساس منافع ملی و کشوری حاکمیت داشتند، باید هرگونه همکاری با ضد تمدن را غیرممکن می دانستند. لازم بود اقدامات فوری برای قطع روابط با روسیه انجام شود، نه تنها برای خروج از CSTO، بلکه از EAEU نیز گام برداشته شود و از تمام توافقات بردگی ارمنستان و روسیه خارج شود. و با آن، ارمنستان باید خود را به عنوان یک کشور متمدن نشان می داد و با این اقدام، مشکلات امنیتی خود را تضمین می کرد و می توانست به چالش ها پاسخ موثری بدهد.
ممکن است در نگاه اول به نظر برسد که در نتیجه خطرات افزایش می یابد، اما معتقدم در صورت خروج از این روابط، RA تضمین های امنیتی کافی و فرصتی برای مانور موثر دریافت خواهد کرد. یعنی ما هم باید از این فرصت استفاده کنیم، البته قبل از این فرصت های زیادی وجود داشته است. جنگ 44 روزه دلیل کافی برای نتیجه گیری و برداشتن گام ها بود. اما این مناسبت تکمیل کننده توجیهات کلی است که باید ما را وادار به گام های اصولی کند. اما همانطور که اشاره کردم، دولت ارمنستان که اداره محلی رژیم اشغالگر است، هیچ تمایل و توانی برای این کار ندارد، زیرا نمی تواند از محدوده تعهدات خود خارج شود. از این گذشته، واگذارنده نمی تواند در مقابل واگذارنده اقدام کند.