تنها حالت مفقوده این است که مردم ارمنی به عنوان تابع حقوق بین الملل هستند و عمل می کنند

78


گفتگوی Lragir.am واهه گاسپاریان، عضو شورای NDB است

آقای گاسپاریان، نیکول پاشینیان اظهار داشت که “صلح در صورتی امکان پذیر است که در تمامی روابط بین المللی خود نه تنها امروز، بلکه برای آینده نیز به وضوح ثبت کنیم که سرزمین 29800 کیلومتر مربعی را به عنوان جمهوری ارمنستان به رسمیت بشناسیم.” این را چگونه ارزیابی می کنید؟

ما از بیانیه دیروز نیکول پاشینیان به عنوان مشروعیت بخشیدن به مرزهای جمهوری سوم ارمنستان و تلاش برای تولد جمهوری چهارم قدردانی می کنیم. به عبارت دیگر، به گفته کرملین، علی اف، نیکول و مقامات سابق که پشت سر او ایستاده اند، جمهوری چهارم متولد خواهد شد که رسما جانشین جمهوری سوم با مرزهای شناخته شده 29800 کیلومتر مربع خواهد بود. و اکنون آنها شروع به آماده سازی روانی مردم برای آخرین عمل کرده اند. مرمت مجسمه کارگر، نصب مجسمه کارن دمیچیان و مراحل دیگر را باید در آن چارچوب دید. به عبارت دیگر، آنها جو، میراث و چهره ارمنستان شوروی را بازسازی می کنند. طبیعتاً این به معنای بسته شدن مسئله ارامنه است و مسئله آرتساخ جزء لاینفک مسئله ارامنه است. یعنی دفن نخجوان، قارص و مسائل دیگر. مردم ارمنی باید این سوال را از خود بپرسند: در کدام کشور می خواهند در جمهوری تازه متولد شده نیکلاس چهارم زندگی کنند که با رفتار و اخلاق ضد ملی خود برای مردم ارمنستان کشوری بیگانه خواهد بود و طرفدار آن خواهد بود. -خودنوی دور در حال تجارت با تجارت ترکیه؟ پس از مدت بسیار کوتاهی، ارامنه در آن جمهوری در اقلیت خواهند بود، زیرا بسیاری از ارامنه یا به زور و یا آگاهانه آن وضعیت را نپذیرند کشور را ترک خواهند کرد و در نهایت ارمنستان ویران خواهد شد. منتفی نیست که ارمنستان خیلی زودتر ویران شود، زیرا همه اینها می تواند منجر به هرج و مرج غیرقابل کنترل شود، در نتیجه مسکو ارمنستان را یک کشور غیرقابل اعلام می کند و آن را جذب می کند و یک بار دیگر می گوید که ارمنی ها را نجات می دهد. و ما با الگوبرداری از تاتارستان به یک استان ارمنی تبدیل خواهیم شد یا به سادگی دولت ارمنستان به کلی از بین می رود، این قلمرو نیز بین خود تقسیم می شود.

آنچه باید انجام شود؟

مردم ارمنستان باید با هوشیاری وضعیت را ارزیابی کنند و بفهمند که ما واقعاً با یک موقعیت تاریخی تعیین کننده و دیوار عنکبوت مواجه هستیم. این نیز مسئولیت نسل‌های آینده است که بعداً این سؤال را از ما خواهند پرسید: کجا بودید، چرا دولت ارمنستان را نجات ندادید؟ ما باید به این سوال پاسخ دهیم که کدام کشور را انتخاب می کنیم؟ جمهوری چهارمی که گفتم یا وارد مبارزات آزادیبخش ملی می شویم و جمهوری یگانه ارمنستان یعنی جمهوری اول را احیا می کنیم؟ جمهوری دوم مستعمره ای بود به نام SSR، و جمهوری سوم در واقع یک کشور مستقل نبود، این یک کشور شبه دولتی با یک اداره جنایتکار-الیگارشی اشغال شده بود. به هر حال، یوگنی فئودوروف، معاون جناح حاکم یدینایا یوسیا دومای دولتی روسیه، قبلاً آشکارا می گوید که ارمنستان یک کشور غیرقانونی است، این کشور به طور غیرقانونی اتحاد جماهیر شوروی را ترک کرد. به عبارت دیگر، به گفته آنها، ارمنستان به عنوان یک دولت حق وجود ندارد. و این قبلاً آشکارا گفته می شود، نیکول پاشینیان دارد آن را زنده می کند. اگر نمی خواهیم این اتفاق بیفتد، در آن صورت فرصتی تاریخی داریم که نه تنها با تشکیل یک دولت ملی، جمهوری اول را احیا کنیم، بلکه نهایتاً و منصفانه جانشینی جمهوری اول ارمنستان را اتخاذ کنیم و مسئله ارمنستان را حل کنیم. مسئله آرتساخ که بخشی از آن است. اکنون وضعیت تاریخی مساعدی ایجاد شده است: تضعیف روسیه و خروج از قفقاز، تضعیف ترکیه، تهاجم غرب به قفقاز جنوبی و همگرایی منافع غرب و ارمنستان. تنها حالت مفقوده این است که مردم ارمنی به عنوان تابع حقوق بین الملل هستند و عمل می کنند.

نیکول پاشینیان به طور مرتب به جامعه جهانی مراجعه می کند، ابتدا گفت که جامعه بین المللی خواستار پایین آمدن سطح وضعیت آرتساخ است و اکنون در مورد قلمرو 29 هزار و 800 کیلومتر مربعی ارمنستان به جامعه بین المللی مراجعه می کند. آیا جامعه جهانی چنین خواسته هایی را مطرح می کند؟

آن شیاد خیانتکار به نام نیکول پاشینیان بار دیگر با دروغ های کثیف مردم خودش را گمراه می کند. و این یک گام از خیانت و جنایت دولتی است. همانطور که او به دروغ گفت که در مسئله آرتساخ تقاضا برای پایین آوردن سطح وجود دارد، در مورد مسئله ارامنه نیز دروغ می گوید. پس از اظهارات پاشینیان، اظهارات شولز صدراعظم آلمان در مورد خودمختاری آرتساخ، اظهارات وزیر خارجه فرانسه در مورد وضعیت آرتساخ و تصمیمات سنای فرانسه ثابت کرد که این یک دروغ کثیف بود. برعکس، جامعه بین المللی مسئله آرتساخ را حل نشده می داند. جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، کلمه «نسل‌کشی» را نه از روی احساسات عاطفی، بلکه به این دلیل به زبان آورد که خواه ناخواه، موضوع ارامنه به منصه ظهور خواهد رسید. برای غرب، مسئله ارمنی در حل مسئله ترکیه کمتر از مسئله کرد نخواهد بود. تارنمای رسمی وزارت خارجه ایالات متحده دارای رای داوری ویلسون، اطلاعاتی در مورد تجاوز روسیه و ترکیه در سال 1920 و اشغال ارمنستان است. اطلاعات تصادفی در آنجا درج نشده است. کافی است بگوییم که در سال 1927، سنای آمریکا از تصویب معاهده لوزان خودداری کرد و گفت که یک رای داوری ویلسون به نام معاهده سور در حال اجراست که هیچ دوره اعتباری ندارد. به عبارت دیگر، آمریکا از به رسمیت شناختن مرزهای کنونی ترکیه و برقراری روابط رسمی دیپلماتیک بر اساس واقعیت و واقعیت غیرقابل انکار رأی داوری ویلسون خودداری کرد.

بنابراین، پاشینیان صرفاً این اظهارات را بیان می کند تا حالت یأس و ناامیدی را در میان مردم ارمنستان ایجاد کند و مردم ارمنی مجبورند با این واقعیت کنار بیایند و مسئله ارمنی را فراموش کنند. این یک دستور است، دستورالعملی که از مسکو، باکو و آنکارا می آید.





Source link