مقامات آرتساخ باید به جامعه بین‌الملل، سازمان ملل و اتحادیه اروپا، پیشنهاد و تقاضای تخلیه افراد تحت حمایت خود را بدهند. گغام باغداساریان

34


گغام باغداساریان، رئیس باشگاه مطبوعاتی استپاانکرت نوشت.

چاره ای جز این وجود ندارد، مقامات آرتساخ باید به جامعه بین المللی، سازمان ملل و اتحادیه اروپا رجوع کنند و پیشنهاد و خواستار تخلیه افراد تحت حمایت خود شوند. ارمنستان این کار را نخواهد کرد. در هر صورت، حق، اعمال رهبری آرتساخ است، از نظر حقوقی و سیاسی و همه جهات دیگر، درست است. اجازه دهید جهان و ارمنستان نیز پاسخ دهند.

هیچ شرایطی برای فعالیت عادی زندگی ساکنان آرتساخ وجود ندارد، مطلقاً هیچ. ارتش آذربایجان در ورودی همه شهرک‌ها قرار دارد و تمام تقاطع‌های جاده‌ای کلیدی تحت کنترل آن است. و به هیچ وجه به عقب برنمی گردد، حتی اگر قطعنامه سازمان ملل وجود داشته باشد. آنها از تزهای تبلیغاتی قدیمی خود در مورد قطعنامه های قبلی سازمان ملل استفاده خواهند کرد. همه جا مردم گرسنه و مستاصل هستند. تخلیه چاره ای ندارد.

حتی اگر چنین گزینه بعید را تصور کنیم که اتحادیه اروپا صدها ناظر را به آرتساخ بفرستد، تغییر چندانی در زندگی جمعیت گروگان‌ها نخواهد داشت. حتی اگر چنین نسخه خیال انگیزی را تصور کنیم که طبق آن سازمان ملل یا ناتو یک نیروی حافظ صلح به آرتساخ می فرستند و یک سرباز در نزدیکی هر خانه ای می ایستد، دوباره زندگی نخواهد بود، بلکه نسخه ای سبک از جهنم خواهد بود.

کسانی که نظر دیگری دارند باید موارد زیر را تصور کنند. افراد باقی مانده در آرتساخ مجبور به دریافت تابعیت آذربایجان خواهند شد. آنها مجبور خواهند شد زبان آذربایجانی، زبان نفرت، زبانی که دهه هاست تبلیغات ضد ارمنی با آن انجام می شود، بیاموزند. آنها مجبور خواهند شد درس “تاریخ آذربایجان” را در مدارس بگذرانند که کتاب درسی آن پر از نفرت ارمنی و تحقیر ارمنی بودن خواهد بود. اما حتی این هم وحشتناک ترین چیز نیست. انوش قاوالیان، کارشناس اهل آرتساخ، در مورد وضعیتی نوشت که در نگاه اول نیز خیالی به نظر می رسد، اما متأسفانه بسیار واقعی تر، به طرز دردناکی واقعی است. مشکل به شرح زیر است. جوانان آرتساخ کجا خدمت خواهند کرد؟ طبیعتا در ارتش آذربایجان. آیا می توانید وضعیت جوانان ما در آن ارتش را تصور کنید؟ حالا چیز دیگری را تصور کنید: آذربایجان علیه ارمنستان اعلام جنگ می کند و سربازان ارمنی ما نیز در آن شرکت خواهند کرد…

این وضعیت جهنمی و هیولایی است که ما در آن قرار داریم.

روس ها نمی خواهند مردم آرتساخ را ترک کنند. روس‌ها می‌خواهند بخش بزرگی از مردم بمانند تا حضور جنایتکارانه خود را توجیه کنند. آذربایجان به طور موقت نمی خواهد مردم آرتساخ را ترک کنند. باکو می خواهد یک “ویترین” “متمدن” ایجاد کند و از وجود “تحمل” در کشور خود صحبت کند و از این طریق تمام جنایات و جنایات آن را پاک کند. و سپس، در یک لحظه مناسب، کشتار دوباره آغاز می شود. غرب هنوز به ایده تخلیه تمایلی ندارد، زیرا باید پاکسازی قومی انجام شده در مقابل چشمانش و “ناتوانی” شرم آور آن را بپذیرد.

اما همه چیز به ما بستگی دارد. اگر دولت آرتساخ منطقی، پیگیر و شجاع باشد، ما می توانیم به هدف خود برسیم. رهبری آرتساخ نیز در تله است و با تهدید مجبور به پذیرش نقشه آذربایجانی ها و روس ها می شود. اما مردم آرتساخ چاره دیگری ندارند، آنها باید مقامات خود را مجبور کنند که به جامعه بین المللی مراجعه کنند.

لازم نیست دوباره جان مردم را وارد بازی های ژئوپلیتیک کنیم، نباید اجازه دهیم. افرادی که سه جنگ را دیده اند، تلفات وحشتناکی را تجربه کرده اند، گرسنگی و محرومیت را تجربه کرده اند، بالاخره باید حق زندگی انسانی داشته باشند. باید به فرزندانمان فرصتی برای زندگی خلاقانه و آبرومندانه بدهیم.

تخلیه سازمان‌یافته مزیت دیگری نیز دارد: ما می‌توانیم ارزش‌های قابل حمل معنوی و فرهنگی و آرشیو دولتی خود را جابه‌جا و ذخیره کنیم.

در هر صورت به نظر من باید به مردم فرصت انتخاب داد. اجازه دهید هر فردی یک تصمیم شخصی بگیرد. اما ما باید بتوانیم این فرصت را فراهم کنیم.»





Source link